کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



مساحت فضای اداری-انتظامیمنطقه۶۲۵۴۵۷ متر مربع می‌باشد. ادارات شهر شامل اداره بهزیستی، شهرداری، شورای شهر، اداره گاز، مخابرات و آب و فاضلاب شهری است.
سرانه فضای اداری- انتظامی به ازای هر نفر ۵٫۰۲ متر مربع است که از معیار بیان شده که در حدود ۵/۲ – ۵/۱ متر مربع می‌باشد (عسگری،رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۱۸) بیشتر است و لذا با کمبود مواجه نیستیم. شکل (۴-۷) موقعیت کاربری های اداری- انتظامی را نشان می دهد.
شکل شماره ۴-۷- کاربری اداری انتظامی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری ورزشی
به دنبال رشد صنعت، ماشینی شدن زندگی شهری، انباشته شدن شهرها از جمعیت و مشکلات ناشی از آن و به منظور ایجاد استقامت در برابر فشارهای جسمی و کارهای طولانی و درازمدت، ایجاد تحرک و جلوگیری از خمودگی، نگرانی‌های روانی، انزواجوئی ناشی از زندگی در شهرها و همچنین کشف قابلیت‌ها و استعدادهای ذاتی، ایجاد مکان‌هائی در جهت گذران اوقات فراغت دربافت کالبدی شهرها ضروری گردید (سعیدنیا،۱۳۸۲: ۴۲).
در حال حاضر فضاهای ورزشی با وسعت۱۹۵۷۰۰ متر‌مربع و سرانه ۱٫۵۷ متر می‌باشد که مهمترین آن ورزشگاه انقلاب کرج است. بر اساس معیار بیان شده برای سرانه فضای ورزشی که چیزی درحدود ۵/۲-۲ متر مربع است(عسگری،رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۲۰) منطقهاز نظر کاربری ورزشی کمبود چندانی ندارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل شماره۴-۸- وضع موجود کاربری ورزشی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری صنعتی
با توجه به بالا رفتن ارزش زمین در داخل شهرها و همچنین جلوگیری از آلودگی‌های زیست‌محیطی شهرها، چندان تمایلی برای استقرار صنایع در شهرها وجود ندارد و صنایع در شهرها وجود ندارد و صنایع بیشتر در شهرک‌های صنعتی و خارج از محدوده قانونی و خدماتی شهر مستقر می‌شوند با این حال فعالیت‌های اقتصادی به گونه‌ای خود را سازمان می‌دهند که این هزینه‌ها را به حداقل برسانند، ثانیاً فضا خود به عنوان یکی از منابع، مکان تولید و مصرف را در اختیار قرار می‌دهد و بنابراین فعالیت‌ها جهت دست‌یابی به مقداری از این فضا و شبکه ارتباطی به رقابت می‌پردازند. به همین دلیل بخشی از فضای شهری به کاربری صنعتی اختصاص می یابد. (‌لینج،۱۳۷۶: ۴۴).
کاربری صنعتی در منطقه ۷ کرج شامل کارگاه‌های تولیدی، نیمه مزاحم و انبارهای صنعتی است. از کل اراضی منطقه۳۸۲۶۵ مترمربع آن به کاربری صنعتی اختصاص یافته است. سرانه این کاربری به ازاء هرنفر ۰٫۳۱ مترمربع است که این میزان با معیار بیان شده که چیزی در حدود ۵/۳-۲ متر مربع است تفاوت دارد(عسگری، رازانی، رخشانی،۱۳۸۱: ۱۹).
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری صنعتی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری فرهنگی و مذهبی
شهرها بستر و تجلی‌گاهفرهنگ‌ها و مکان پویایی فرهنگ و تمدن اقوام می‌باشند. کاربری‌های فرهنگی و مذهبی در رده‌های مختلف سلسله‌مراتب خدماتی دارای خصایص و ویژگی‌های خاص خود هستند. اماکن فرهنگی شامل کتابخانه‌ها، سالن اجتماعات، موزه‌ها، انتشارات، بناهای یادبود، آرامگاه‌های مشاهیر و فرهنگستان می‌باشند. بعضی از این مراکز باید به دور از شلوغی و در مجاورت فضای سبز مکان‌یابی شوند مانند کتابخانه‌ها، بعضی دیگر از این مراکز معمولاً به دلیل اینکه می‌بایست و در دسترس عموم باشند در مراکز شهرها مکان‌یابیمی‌شوند.
کاربری مذهبی در شکل‌های مساجد، تکایا و حسینیه‌ها، فاطمیه‌ها، هیئت‌ها، خانقاه و کلیسا و غیره تجلی می‌یابد. این مراکز به عنوان زیرشاخه و زیرمجموعهکاربری‌های کلان فرهنگی محسوب می‌شوند. در ایران بعد از انقلاب اسلامی با توجه به روحیه فرهنگی و مذهبی موجود در جامعه با توجه به سیاست‌های دولت و بودجه اختصاص‌یافته، احداث مساجد و سایر کاربری‌های مذهبی و اسلامی دارای رشد چشمگیری بوده است (رضویان،۱۳۸۱،۱۶۰-۱۵۴).
مساحت کاربری فرهنگی و مذهبی محدوده مورد مطالعه۶۱۸۴۶ مترمربع و شامل کتابخانه مسجد و حسینیه و… می‌باشد.در مجموع سرانه فرهنگی مذهبی منطقه به ازای هر نفر ۰٫۵ مترمربع است که با معیار ۵/۱ -۷۵/۰ (عسگری، رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۱۶۲) همخوانی ندارد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری فرهنگی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری بهداشتی و درمانی
خدمات بهداشتی و درمانی امروز به عنوان یکی از زیرساخت‌های شهری در جهت توسعه نواحی مطرح است و هدف آن بالا بردن سطح سلامت و ازدیاد نیروی فعالیت افراد و طولانی کردن عمر و بالأخره پیشگیری از بروز و شیوع بیماری‌ها و معالجه به موقع آن‌هاست، منظور از سلامت افراد تنها تندرستی و سلامت جسمانی آن‌ها نیست بلکه تعادل روحی و اجتماعی آن‌ها نیز مد نظر می‌باشد (رضویان،۱۳۸۲،۱۰۵).
مکان‌یابیکاربری‌ها درمانی بایستی براساس نیازها و دسترسی سریع مردم انجام گیرد و درعین‌حال به دور از سر و صدای ناشی از ازدحام جمعیت و ترافیک بوده و دارای محوطه وسیع فضای سبز جهت تلطیف هوای مجاور محیط باشد (سعیدنیا،۱۳۸۲: ۱۵۱-۱۵۰).
کل کاربری بهداشتی و درمانی منطقه بالغ بر ۱۲۷۸۳ مترمربعمی‌باشد. در مجموع سرانه کاربری بهداشتی و درمانی به ازای هر نفر ۰٫۱۰ است که این میزان از معیار بیان‌شده ۷/۱ مترمربع به ازای هر نفر (شیعه،۱۳۸۷: ۱۷۶) کمتر می‌باشد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری بهداشتی و درمانی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری تأسیسات و تجهیزات شهری
تأسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری به عنوان یکی از نیازهای اصلی و اساسی مراکز سکونتی و فعالیتی مطرح بوده و تأمین آن جزء وظایف ارگان‌ها و دستگاه‌های مربوط است به طوری که اگر آب آشامیدنی، برق، مخابرات، گاز و غیره در سکونت‌گاه‌های محدوده و مراکز مهم دیگر مانند کارخانجات مهیا نشود و یا متناسب با فعالیت‌ها و استقرار جمعیت تأمین نشود، قطعاً توسعه شهر و مناطق سکونت‌گاهی را تحت شعاع قرار می‌دهد( محمدی،۱۳۸۶: ۷۷).
در مجموع سرانه فضای کاربری تأسیسات و تجهیزات در منطقه ۷ به ازای هر نفر ۰٫۳۷ مترمربع است که با معیار ۷-۵ مترمربع(عسگری،رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۲۰) همخوانی ندارد. لذا با کمبود مواجه می‌باشیم.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری تأسیساتو تجهیزات شهری منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری معابر(شبکه ارتباطی)
از نظر شهرسازی کاربری معابر یا راه‌ها و شبکه‌های ارتباطی مهم‌ترین و حساس‌ترین فضاهای عمومی یک شهر را تشکیل می‌دهد، زیرا علاوه بر اینکه درصد زیادی از اراضی شهرها به این فضاها اختصاص یافته است، راه‌هامهم‌ترین عنصر تشکیل‌دهنده شهر و محل اتصال و ارتباط فضاها و کاربری‌های شهری به شمار می‌روند. این شبکه‌ها نماد توسعه و فرهنگ شهری و نهایتاً مهم‌ترین ابزار طراحی شهری می‌باشند (محمدی،۱۳۸۶: ۸۰). سرانه فضا به ازای هر نفر ۱۷٫۵۵ مترمربعمی‌باشد که از معیار بیان‌شده که چیزی در حدود ۳۰- ۲۵ مترمربع است (شیعه،۱۳۸۱: ۱۸۰) کمتر می باشد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری شبکه معابر شهری منطقه ۷ کرج
ارزیابی سایر کاربری ها
کاربری حمل و نقل همچون پارکینگ‌ها، ایستگاه‌های اتوبوس، پایانه‌ها و… با سرانه کاربری ۰٫۲۱، کاربری پذیرایی و جهانگردی ۰٫۰۲ و کاربری تفریحی نیز ۰٫۰۰۳ می‌باشد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری حمل و نقل شهری منطقه ۷ کرج
نتایج حاصله از محاسبات انواع کاربری‌های شهری در مقیاس سرانه‌های استاندارد آن در جدول شماره (۵-۴) نشان داده شده است. همان‌طور که مشخص است از بین ۱۲ کاربری اساسی مورد مطالعه در سطح منطقه ۷ کرج ۹ کاربری با کمبود مواجه شده‌اند. این امر نشان از رعایت نکردن اصولی سیستم‌های شهرسازی بر اساس طرح پیشنهادی بوده است. همان‌طور که از نمودار شماره‌(۵-۱) مشخص است در کاربری‌های آموزشی، بهداشتی و شبکه معابر بیشترین میزان کمبودات مشاهد می‌شود. با توجه به اهمیت کاربری‌های آموزشی و درمانی نقشه پراکنش این کاربری‌ها در سطح منطقه ۷ تهیه شده و نواحی که نیاز به ایجاد این کاربری‌های را دارند مشخص شده‌اند. شکل های شماره (۵-۹) و( ۵-۱۰ ).
جدول شماره ۵-۴- مقایسه سرانه‌ کاربری‌های موجود با مقیاس استاندارد آن‌ها

ردیف نوع کاربری مساحت مترمربع درصد سرانه به متر مربع معیار استاندارد شرایط مطلوبیت
۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-15] [ 08:56:00 ب.ظ ]




۲-۴٫ عوامل موثر در بروز سیل

اندازه و تکرار سیل در هر نقطه ای بستگی به عوامل متعددی دارد که حجم و زمان رواناب سطحی حوزه بالادست و شرایط رودخانه یا مسیل از اعم آنها است. وییگیهای فیزیکی خوضه نظیر سطح، ناهمواری وریخت شناسی زمین توام با اختصاصات هیدرولوژیکی مانند بارش، ذخیره و تلفات برگابی، تبخیر و تعرق و نفوذپذیری و اقدامات ناشی از فعالیت های بشری در بروز و تشدید و کاهش و افزایش میزان خسارت وارده دخالت دارند. شناخت این عوامل و دسته بندی آنها در هر منطقه ای از اصول اولیه مهار سیلاب و کاهش خطرات آن می باشد. این شناخت می بایستی با درک جمعی از اصول حاکم بر تولید رواناب در رودخانه و دشت سیلابی استوار باشد (وهابی، ۱۳۷۶)

۲-۵٫ علل وقوع و تشدید سیلاب

به طور کلی علل وقوع سیل یا تشدید آن را می توان به دو دسته تقسیم نمود: عوامل طبیعی و عوامل انسانی.

۲-۵-۱٫ عوامل ناشی از شرایط طبیعی

از جمله عوامل طبیعی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۲-۵-۱-۱عوامل اقلیمی

در بین عناصر اقلیمی باران، تگرگ، برف، دما، باد می تواند از عناصر و عوامل موثر در ظهور فرسایش آبی خاک باشند. مهمترین خصوصیات باران که در فرسایش خاک اهمیت دارد و عبارت است از مقدار باران، شدت بارندگی، اندازه قطرات باران، توزیع اندازه قطرات باران، سرعت نهایی باران و توزیع بارندگی.
۲-۵-۱-۱-۱ میزان و شدت بارندگی
میزان زیاد بارندگی به مفهوم رخداد سیل نیست. بلکه شدت بارندگی است که می تواند منجر به تولید سیلاب گردد. تحقیقات نشان می دهد که بارانهای شدید و کوتاه مدت، بویژه بارندگیهای بیش از میلیمتر در یک شبانه روز منجر به تولید سیلاب خواهد شد (شرکت جهاد تحقیقات و آب و آبخیزداری، ۱۳۷۹، ص۳).

۲-۵-۱-۲ شرایط توپوگرافی

شیب حوضه رودخانه از عوامل مهم در زمان تمرکز و افزایش سرعت جریان هستند. اکثر رودخانه‎های تالش در یک قسمت طویل کوهستانی و کوهپایه ای با شیب زیاد می باشند، در حالی که طول بازه دشتی آنها کوتاه است. در بازه های کوهستانی شیب متوسط به حدود ۵۰% نیز می رسد. این شرایط باعث فرسایش در بالادست و رسوبگذاری و سیل گیری در مناطق دشتی می گردد. (شرکت جهاد تحقیقات آب و آبخیزداری، ۱۳۷۹، ص۱۳).

۲-۵-۱-۳ عوامل حوضه‎ای

شکل هیدروگراف سیلاب در مقطع معینی از رودخانه و یا در خروجی حوضه و، تغییرات بده جریان، بده اوج (حداکثر)، حجم و تداوم سیلاب را نشان می دهد. شکل و اندازه این هیدروگراف تابع عوامل چندی از ویژگی های حوضه می باشد:
۲-۵-۱-۳-۱خصوصیات هندسی حوضه
۲-۵ -۱-۳-۱–۱ وسعت حوضه
سیل یک حوضه آبخیز می تواند تابعی از وسعت آن باشد بطوری که هر چه حوضه بزرگتر باشد، میزان نزولات آسمانی بیشتری را دریافت می کندولی معمولا بده اوج (peak discharge) حوضه های بزرگ بطور نسبی از حوضه های کوچک کمتر است این موضوع به دلیل پایان شیب متوسط و زیادی تلفات بین راهی (transmissionlosses) در حوضه های بزرگ نسبت به حوزه های کوچکتر می باشد.
۲-۵-۱-۳-۱-۲ شکل حوضه
این عامل از عوامل مهم در سیل محسوب می شود. حوضه های گرد با زمان تمرکز کوتاه نسبت به حوضه‎های کشیده هم سطح بده اوج بیشتری را تولید می کند. زیرا به هنگام وقوع یک رگبارش، قطرات بارش مازاد زمان کمتری را برای رسیدن به خروجی حوضه صرف می کنند. زیرا به خروجی حوضه صرف می کنند و زودتر تجمع یافته و سبب افزایش بده اوج می گردند. موقعیت قرارگیری خروجی حوضه در محل های مختلف از حوضه با توجه به شکل آن در زمان تمرکز و اوج بده خروجی تاثیر مستقیم دارد. (مهدوی، ۱۳۸۱، ص۲۱۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۵-۱-۳-۱–۳ شیب حوضه
در شرایط مساوی سرعت جریان در آبراهه ها در حوزه های با شیب تند نسبت به حوضه های با شیب ملایم سریع تر است. این اثر را می توان از طریق معادله ظرفیت انتقال (  ) به سادگی نشان داد. بر پایه این رابطه هر چه شیب تند تر گردد، سرعت آب بیشتر شده و سریعتر به انتهای حوضه رسیده و زودتر تجمع می یابد و بده اوج هیدروگراف تیزتر می گردد. شیب طولی و یا نیمرخ طولی آبراهه اصلی حوضه خود بطور مستقیم تابعی از شیب عمومی حوضه بوده و از همین قانون تبعیت می کند (وهابی، ۱۳۷۶).
شیب حوضه و رودخانه از عوامل مهم در زمان تمرکز و افزایش سرعت جریان هستند. اکثر رودخانه‎های تالش در یک قسمت طویل کوهستانی و کوهپایه ای با شیب زیاد می باشند. در حالی که طول بازه دشتی آنها کوتاه است. در بازه های کوهستانی شیب متوسط به حدود۵۰ % نیز می رسد. این شرایط باعث فرسایش در بالادست ورسوب گذاری وسیل گیری در مناطق دشتی می گردد.
۲-۵-۱-۳-۱-۴ شبکه آبراهه ای
وضعیت شبکه زهکشی نقش عمده ای در وقوع سیلاب دارد. جریان در آبراهه ها سریعتر از جریان سطحی در حوضه (overland flow) است و لذا هر چه تراک شبکه زهکشی زیادتر باشد سرعت تجمع رواناب سریعتر شده و شاخه صعودی (Rising lamb) هیدروگراف دارای شیب تندتر می گردد. افزون بر تراکم زهکشی، الگوی شبکه هیدروگرافی که خود تابعی از ویژگی های ریخت شناسی زمین (Geomorphology) سنگ شناسی، خاک شناسی، پوشش گیاهی و نحوه بهره برداری از زمین در حوضه است، نقش مهمی در تولید بده های سیلابی در حوضه دارد. معمولا برای شرایط یکسان الگو یا فرم درختی (Dendritic) استعداد بیشتری برای تولید بده های اوج زودرس نسبت به فرم های مستطیلی (Rectangular) ، تاکی (Trethis) ، شعاعی (Radial) و حلقوی (Annular) دارد. البته تاثیر ویژگی در ترکیب با سایر عوامل بروز سیلاب می باشد (صبح زاهدی، ۱۳۸۰).

۲-۵-۱-۴ زمین شناسی و خاک شناسی حوضه

عکس العمل سازندهای مختلف زمین شناسی و خاک تولید شده از آنها تاثیر به سزایی در تولید رواناب سطحی و مقدار شدت آن دارد. سیمای عمومی حوضه، چگونگی فرسایش پذیری، تراکم و الگوی زهکشی و مالا تولید رواناب سطحی همگی متاثر از زمین شناسی حوضه می باشد. ویژگی های سنگ شناسی و لایه بندی سازندهای مختلف میزان نفوذپذیری آب به درون زمین و خاک و چگونگی آبهای زیرزمینی را تحت تاثیر قرار می دهد که نتیجه آن تسریع در تجمع رواناب و یا تاخیر در آن بوده و بر سیل خیزی حوضه اثر می گذارد. چگونگی تخلیه آب زیر قشری و آبهای زیر زمینی کم عمق به رودخانه که متاثر از ویژگیهای زمین شناسی است. بر روی حرکت آب پایه ودر نتیجه بده سیلابی اثرمی گذارد. (شرکت جهاد تحقیقات آب و آبخیز داری، ۱۳۷۹).

۲-۵-۱-۵ ویژگی های پوشش گیاهی حوضه

بی تردید وجود پوشش گیاهی در سطح حوضه به دلیل اثراتی که در مولفه سیکل هیدرولوژی در مقیاس حوضه دارد، از عوامل کاهش دهنده سیل خیزی یک حوضه می باشد. بسیاری از متخصصان آبخیزداری، حفاظت خاک و جنگل و مرتع بر این اعتقاد هستند که در اراضی جنگلی سیلاب کمتر تولید می‎شود یا اصلا رخ نمی دهد. پاره ای دیگر از متخصصان بر این باورند که گرچه وضعیت پوشش گیاهی سطح حوضه اثرات بسیار زیادی در کاهش سیلاب های با احتمال زیاد (دوره بازگشت کم) و همچنین جلوگیری از فرسایش خاک و انتقال رسوب دارد ولی نقش آن در سیلاب های مهیب با احتمال کم (دوره بازگشت زیاد) مختصر می باشد. بررسی های چندی برای روشن شدن نقش پوشش گیاهی در کاهش بده حداکثر و حجم سیلاب در اقصی نقاط دنیا انجام شده است. میزان زیاد بارندگی به مفهوم رخداد سیل نیست. بلکه شدت بارندگی است که می تواند منجر به تولید سیلاب گردد. تحقیقات نشان می دهد که بارانهای شدید و کوتاه مدت، بویژه بارندگیهای بیش از ۱۰۰ میلیمتر در یک شبانه روز منجر به تولید سیلاب خواهد شد. . به طور کلی حداقل بارندگیهای با دوره بازگشت ۵ ساله این توانایی را برای تولید سیل دارند (وهابی، جلیل).

۲-۶٫ عوامل ناشی از بهره برداری و دخالت انسان

۲-۶-۱٫ بهره برداری نادرست از منابع طبیعی

روند تخریب جنگلها و مراتع نیز فقیر شدن تدریجی آنها (که به وضوح قابل مشاهده است) به شدت ادامه دارد. این امر موجب افزایش ضریب تولید رواناب می گردد. نتیجه مسلم این وضعیت، افزایش فرسایش، افزایش دبی واوج سیلابها، افزایش استعداد لغزش ورانش زمین، تولید سیلابهای مخرب واریزه ای و… می باشد (شرکت جهاد آب و آبخیزداری، ۱۳۷۹).

۲-۶-۲٫ تجاوز به حریم رودخانه

به دلیل وجود آب، مناسب بودن ارضی حاشیه رودخانه، نیاز مردم به زمین کشاورزی و… این اراضی مورد استفاده (برای کاربری های مختلف و مهمتر از همه کشاورزی) قرار گرفته است. اکثر دشت های سیلابی و حاشیه رودخانه ها، درست تا لبه کانال اصلی رودخانه مورد بهره برداری واقع شده اند. بدیهی است که دشت سیلابی جزیی از حریم رودخانه بوده و سیل گیر است.

۲-۶-۳٫ برداشت بی رویه شن و ماسه

در بسیاری از رودخانه ها برداشت شن و ماسه به صورت نادرست و بی رویه صورت می گیرد. این امر می تواند باعث تغییرات ناخواسته در مرفولوژی و هیدرولوژیک رودخانه و مشکلات متعدد از جمله سیل گیری و آسیب پذیری سازه ها گردد.

۲-۶-۴٫ تخلیه آشغال، زباله و فاضلاب به رودخانه ها

در تمامی رودخانه ها معمولا مقدار زیادی از مواد فوق الذکر به درون رودخانه تخلیه می شود. بخصوص در محدوده های شهری این مشکل چشمگیرتر است. عامل فوق علاوه بر ایجاد آلودگی و مشکلات بهداشتی و زیست محیطی، ضمنا باعث کاهش ظرفیت انتقال و افزایش استعداد سیل گیری می‎گردد.

۲-۶- ۵٫ نامناسب بودن سازه ها

سازه‎های متقاطع با رودخانه بویژه پلها بندها و سدها بر شرایط هیدرولوژیکی رودخانه موثرند و برعکس کم بودن ظرفیت انتقال، نامناسب بودن ابعاد، در نظر نگرفتن شرایط خاص منطقه (از جمله وجود مقادیر زیادی سنگ، شن و ماسه چوب و تنه درختان همراه سیل) باعث می گردد که سیل در هنگام عبور از این تقاطع با مشکل مواجه گردد. پیامد این امر آسیب رسیدن و یا تخریب سازه های فوق الذکر و نیز سیل گیری اراضی دو جناح رودخانه است. بررسی های چندی برای روشن شدن نقش پوشش گیاهی در کاهش بده حداکثر و حجم سیلاب در اقصی نقاط دنیا انجام گرفته است.

۲-۷٫ انواع سیل

سیل را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی نمود:
دلیل اقلیمی که وابسته به عناصر آب و هوایی است و عامل انسانی و تاثیر انسان در تعادل زیستی و چرخه حیات که هر یک از آنها با توجه به موقعیت مکانی نوعی خاص از سیل را ایجاد می­نمایند.

۲-۷-۱٫ سیل ناگهانی

اینگونه سیل ها پس از بارندگی شدید (معمولا با زمان تمرکز ۶ ساعت) به راه افتاده و ابرهای کومولوس، رعد و برقهای شدید و ریزش باران شدید گرمسیری در هنگام عبور جبهه هوای سرد به وقوع می­پیوندد این سیل قادر است با شکستن بندها و جاری شدن در دامنه ها و شیب دامنه ها و نفوذ کم آب در داخل زمین، قدرت انهدام بسیار بالایی را دارا می­باشد. این گونه سیل در مناطق نیمه خشک تا مرطوب امکان وقوع دارد که بارانهای مداوم و سنگین و رگبارهای کوتاه مدت دلیل آن باشد (رمضانی، ۱۳۸۰ص ۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




 

مفهوم
B
مصداق C A حامل نشانه
شکل ۲-۸) مثلث نشانه‌ای

 

خط نقطه‌چین در قاعده‌ی مثلث نشان دهنده‌ی این است که هیچ رابطه‌ی مهم قابل مشاهده یا مستقیمی میان نشانه و مورد ارجاعی (مصداق) وجود ندارد. برخلاف مدلول انتزاعی سوسور (که بیشتر به گوشه‌ی B نزدیک است تا C )، مورد ارجاعی (مصداق) یک «شیء» است. بدون نیاز به ممانعت از ارجاع نشانه به مفاهیم انتزاعی و هستی‌های خیالی و هم‌چنین چیزهای فیزیکی، الگوی پیرس مکانی برای یک واقعیت عینی اختصاص می‌دهد که الگوی سوسور هرگز چنین امکانی را درنظر نگرفته بود (چندلر: ۱۳۸۶ صص۶۷ و ۶۶). پیرس نوعی رده‌بندی برای نشانه ارائه کرده که از دیدگاه سوسور به دور مانده‌است. این رده‌بندی با تاکید بر تفاوت نشانه‌ها در چگونگی اختیاری یا قراردادی بودن صورت گرفته‌است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) وجه نمادین: در این وجه دال شباهتی به مدلول ندارد، ولی بر پایه‌ی یک قرارداد اختیاری به آن مرتبط شده‌است. مانند زبان (حروف الفبا، واژگان، جملات و…) اعداد، مورس، چراغ راهنما، پرچم‌ها و… در حالی‌که سوسور از به کار بردن واژه‌ی نماد خودداری می‌ورزید؛ پیرس نماد را نشانه‌ای می‌دانست که به واسطه یک قانون به موضوع ارجاع داده می‌شود؛ این ارجاع دادن معمولا به اجتماع عقاید عمومی بستگی دارد. به گفته‌ی پیرس انسان‌ها از روی قاعده یا عادت دست به تفسیر می‌زنند این شیوه اندیشیدن کاربر است که موجبات پیوند میان نماد با موضوعش را فراهم می‌سازد بدون اینکه چنین پیوندی واقعاً وجود داشته باشد. بدون تفسیر نماد ویژگی نشانه بودنش را از دست می دهد. نماد یک نشانه‌ی قراردادی یا وابسته به عادت فردی است. بدین سان پیرس به مانند سوسور به قراردادی بودن نشانه‌ها تاکید دارد او می گوید نمادها به طور کامل قراردادی یا اختیاری‌اند.
ب) وجه شمایلی: در این وجه دال به‌ دلیل همانندی به مدلول یا به‌واسطه‌ی تقلیدی از آن دریافت می‌شود (دریافت توسط حس‌های پنجگانه صورت می‌گیرد) به عبارتی دیگر دال به علت دارا بودن برخی از کیفیات مدلول همانند آن است. مانند: پوتره، پویانمایی، استعاره، تقلید صدا و… به باور پیرس نشانه‌ی شمایلی از طریق همانندی نشانگر موضوع خود است. خود پیرس در آغاز این وجه را همانندی نامیده‌ بود. این وجه حس مقایسه‌گری را در کاربرش بیدار می‌سازد. البته تنها مشابهت دال با موضوع لزوماً آن‌را شمایلی صرف نمی‌سازد؛ آن‌چه مایلیم در یک تصویر تشخیص دهیم مقایسه روابط اجزاء برای دستیابی به یک کلیت است. حتی واقع‌گراترین تصویرها، یک نسخه‌ی عینی یا یک رونوشت از آن‌چه نشان می‌دهند نیستند. بعید است کسی آنان را با موضوع‌شان اشتباه بگیرد. بیشتر نشانه‌شناسان باور دارند که شمایا محض وجود ندارد و همیشه عنصری از قراردادهای فرهنگی دخیل است. خود پیرس هم هم اذعان به قراردادهایی دارد که در وجه بازنمایی تصاویر مادی وجود دارد.
ج) وجه نمایه‌ای: در این وجه دال اختیاری نیست بلکه به طور مستقیم (فیزیکی یا علّی) به مدلول ربط دارد – این ربط می‌تواند مشاهده یا استنتاج گردد- مانند: نشانه‌های طبیعی (دود، تندر، جای پا، پژواک صدا، مزه‌ها و بوهای غیرمصنوعی)، ابزارهای اندازه‌گیری (بادنما، دماسنج، ساعت) علائم اخباری (در زدن، زنگ تلفن)، اشارات (اشاره با انگشت، تابلوهای راهنمایی)، انواع ضبط (عکس، فیلم، تصویرهای فیلم برداری شده‌ی ویدئویی یا تلویزیونی و صوت ضبط شده)، علائم شخصی (دست‌خط، تکیه کلام‌ها) و حروف اشاره (آن، این و…). ترتیب این سه وجه به صورت کاهشی است. نشانه‌های نمادین مانند زبان به‌شدت قراردادی‌اند. نشانه‌های شمایلی تا حدودی دارای قرارداد هستند. نشانه‌های نمایه‌ای اجباراً به موضوع‌شان ربط دارند. دال‌های نمایه‌ای و شمایلی بیشتر به واسطه مدلول ارجاعی خود تحمیل می‌شوند در حالی‌که در نشانه‌های نمادین که قراردادی‌ترند دامنه تعیین مدلول توسط دال بیشتر است. هرچه دال بیشتر توسط مدلول تحمیل شود انگیزش نشانه بیشتر است. این انگیزش در نشانه‌های شمایلی کاملا آشکار است اما نشانه‌های نمادین کاملا برعکس آنها هستند. برای درک نشانه‌ای که انگیزش آن کمتر باشد نیاز به یادگیری قراردادها بیشتر احساس می‌شود. این وجه به یک رابطه‌ی واقعی میان نشانه و موضوع‌اش اشاره می‌کند که صرفا وابسته به ذهن تحلیل‌گر نیست؛ موضوع لزوما وجود دارد. نمایه به‌طور واقعی به موضوع‌اش پیوند خورده‌است. یک نشانه‌ی نمایه‌ای به‌گونه‌ای آشکار به وجود چیزی دلالت دارد.
فیلم‌های مستند و فیلم‌هایی که در برنامه‌های خبری تلویزیون منتشر می‌شوند نمایان‌گر طبیعت نمایه‌ای نشانه هستند. در چنین ژانرهایی نمایه‌ای بودن وضعیت ماده را به عنوان مدرک تضمین می‌کند. خطوط قاطع جداکننده‌ای بین این سه وجه نشانه وجود ندارد، یک نشانه ممکن است شمایلی نمادی یا نمایه‌ای یا هر ترکیبی دیگر باشد. برای نمونه یک نقشه؛ در اشاره به موقعیت‌ها نمایه‌ایست در نشان دادن مستقیم نسبت‌ها و فاصله‌ها میان نقاط شمایلی است و در به کار بردن نمادهای قراردادی معنادار که باید برای خواندن نقشه آموخته شود، نمادین است. در فیلم و تلویزیون هم هر سه وجه به‌کار گرفته می‌شوند: شمایل (صدا و تصویر)، نماد (دیالوگ و سناریو) و نمایه (اثر و موضوعاتی که فیلم شده‌اند) در این مورد به نظر می‌رسد نشانه‌های شمایلی بصری غالب باشند ولی برخی نشانه‌هایی که در فیلم‌ها ظاهر می‌شوند کم و بیش قراردادی‌اند مانند دلالت تصویر «محو» بر خاطره‌ی یک بازیگر.
به عقیده‌ای برخی گونه‌ای برتری به ریختی سلسله مراتبی در این سه وجه وجود دارد که توسط بافت صورت می‌گیرد. نمی‌توان نشانه‌ها را بر پایه‌ی وجه‌شان و بدون توجه به نیت‌های کاربردشان در بافت‌های ویژه رده‌بندی کرد. حتی ممکن است یک نشانه برای یک فرد شمایلی برای فردی دیگر نمادی و برای دیگری نمادین باشد، همچنین ممکن است تعلق نشانه به یک وجه در طی زمان دگرگون شود. برای نمونه نشان فرَوَهری که برخی به گردن می‌آویزند ممکن است برای یک زرتشتی دلالت به دین مزدایسنا داشته ‌باشد نزد دیگری دلالتی بر ایران باستان و برای شخصی دیگر خرافه‌پرستی باشد. همواره در طی تاریخ نیز انتقالی از یک وجه به دیگری رخ داده‌است پیرس نیز به‌مانند سوسور جایگاهی برتر برای نشانه های نمادین در نظر داشت «تنها نشانه‌های همگانی نماد هستند و همگانی بودن برای ادراکشان ضروری است» تاکید سوسور بر اهمیت اصل اختیاری بودن، تقدم نشانه‌های نمادین را منعکس می‌کند ضمن اینکه پیرس «ذهنی که نماد را به‌کار می‌گیرد» را از امتیازی ویژه برخوردار می‌داند (چندلر: ۱۳۸۶ صص ۷۹ و ۸۰).
پیرس از میان این سه وجه، وجه شمایلی را اصلی‌ترین و پیشروترین وجه می‌داند. او اذعان دارد که نشانه‌ها در ابتدا تا اندازه‌ای شمایلی و تا اندازه‌ای نمایه‌ای بودند و در طی زمان نشانه‌های زبانی به سمت نمادین و قراردادی شدن توسعه یافته‌اند. این روند را می‌توان در توسعه الفبا از هیروگلیف تا خط (از شمایل تا نماد) به وضوح مشاهده کرد.
گاهی اوقات هم تمایز میان نشانه‌ها را به صورت دیجیتال و آنالوگ در نظر می‌گیرند. ما وابستگی شدیدی به وجوه آنالوگ داریم و مایل‌ایم نمایش‌های دیجیتال را حداقل دربرخورد اول غیرواقعی یا غیر موثق قلمداد کنیم مانند برخوردمان با CD و فیلم ویدئویی. تمایز میان آنالوگ و دیجیتال بارها به شکل طبیعی و غیرطبیعی نشان داده ‌شده‌است. قصد عامدانه‌ی ارتباط در رمزگان‌های دیجیتال غالب است در حالی‌که در رمزگان‌های آنالوگ ممانعت از برقراری ارتباط تقریبا محال است. نظام‌های دیجیتال نظم، دیجیتال را بر آن‌چه اغلب به عنوان یک جریان سیال پویا و پیوسته تجربه می‌کنیم تحمیل می‌کنند. بسیاری از تعاریف چیزها به عنوان نشانه به گسسته‌شدن پیوستگی‌ها می‌ انجامد (چندلر: ۱۳۸۶).
نشانه‌های آنالوگ مانند تصاویر، ژست و اطوار، مزه‌ها و… دارای رابطه‌ی درجه‌بندی‌شده روی یک پیوستارند. آن‌ها می‌توانند بر ظرایفی دلالت کنند که به نظر می‌رسد فراتر از گستره‌ی واژگان باشند برعکس واحدهای گسسته‌ی رمزگان دیجیتال در معنا ضعیف‌ترند اما تونایی در پیجیدگی نحوی و دلالت معنایی برخوردارند.
نشانه‌شناسی از اُمبرتو اِکو
اما امبرتو اکو بر این باور است که در نشانه‌شناسی نه از نشانه‌ها بلکه از نقش نشانه‌ای باید سخن به میان آورد. خود او می‌گوید تمام نشانه‌شناسی نه از نشانه‌ها بلکه از نقش‌های نشانه‌ای تشکیل شده‌است (اکو : ۱۳۸۹). نقش نشانه‌ای، رابطه‌ای است قراردادی که میان بیان و محتوا برقرار می‌شود. در این میان محتوا خود، ساخته و پرداخته‌ی فرهنگی مشخص است. از این‌رو، بیان در وهله‌ی نخست به فرهنگ باز‌می‌گردد. از نظر اکو، نشانه‌ها واقعیت را در هیچ‌جا مؤثرتر از فرهنگ، حک نکرده و سازماندهی نمی‌کنند. فرهنگ تولید و مصرف نشانه‌هاست. اما از آنجا که نشانه‌ها به نوعی مجسم‌کننده واقعیت‌اند به جرأت می‌توان گفت که درحال حاضر، همه چیز «فرهنگی» است. فرهنگ دیگر یک «پیکره زنده» و حضور یک جامعیت مولد نشانه نیست. اکنون این نشانه‌ها هستند که فرهنگ را تولید می‌کنند. از نظر اکو نشانه‌شناسی به واسطه نظام‌های ارتباطی و فرهنگی همچون روزنامه‌ها، رادیو، تلویزیون، نویسندگان، خوانندگان، گویندگان، ویراستاران و… ارزش و موجودیت می‌یابد و برهمین اساس، اکو بیشتر مطالعات خود را روی نشانه‌شناسی درباب رسانه‌ها و فرهنگ توده متمرکز می‌کند.
او مفاهیم و ابزارهای نشانه‌شناسانه خود را درخصوص پیام‌های رادیو، تلویزیون، ساختارهای روایت، فن بیان و ایدئولوژی در آثار سوء و تحلیل تبلیغات به کار می‌گیرد. امبرتو اکو نظام نشانه‌شناسی خود را در قالب تفکر ساختگرایی ارائه می‌کند چرا که او ساختگرایی را تنها روشی می‌داند که بر ساختارهای عمیق زبان و فرهنگ تأکید می‌کند. یعنی روشی که مدعی است «سوژه» از وجود ناشی نشده بلکه از زبان نشأت گرفته‌است.
از نظر اکو نشانه‌ها منطقی کارکردگرایانه دارند. این کارکرد همان چیزی است که اشیا را در قالب معانی عرضه می‌کنند. دلالت معنایی نشانه‌ها در تقابل با دلالت ضمنی آنها قرار می‌گیرد. اشیا نمی‌توانند کارکرد مستقیم خود را با یکدیگر معاوضه کنند آنها خارج از این کارکرد دلالت معنایی می‌توانند تا بی‌نهایت محض در گستره دلالت ضمنی جایگزین یکدیگر شوند و در این حالت است که قابلیت معاوضه یافته و در قالب نشانه‌ها به گردش درمی‌آیند. نیازها و انتخاب‌های ما به شکل افسارگسیخته‌ای پیرو این قابلیت معاوضه نامحدود نشانه ها ـ نه کارکرد خاص اشیا ـ است. به همین دلیل است که زبانشناسان ساختگرا چنین فرض می‌کنند که نشانه‌ها می‌توانند به یک واقعیت عینی اما به شیوه‌ای بدفهم شده ارجاع دهند. یکی از اصولی که در نظام نشانه‌شناسی اکو بسیار برجسته و مهم است تمایزی است که او میان «نشانه شناسی دلالت» و «نشانه شناسی ارتباطات» می‌افکند اما با وجود این، او متذکر می‌شود که این دو با وجود تمایز، مانعه‌الجمع نیستند.
یک فرایند ارتباطی به معنای گذار یک نشانه از یک منبع به یک مقصد تعریف می‌شود. در نشانه‌شناسی ارتباطات هدف انتقال اطلاعات است که بین دو ماشین یا دو دستگاه بدون هیچ‌گونه «دلالتی» انجام می‌شود اما در نشانه‌شناسی دلالت که با وجود «کد» وجود و معنا می یابد گیرنده یا دریافت کننده پیام انسان است که نشانه‌ها حس تفسیر کردن را در او بر می‌انگیزند. در کنش ارتباطی یک مخاطب انسانی بالقوه مفروض است که به عنوان یک مفسر پیام عمل می‌کند نه یک دریافت کننده صرف که فقط به نشانه‌ها به عنوان یک محرک پاسخ می‌دهد. «کد» نوعی سیستم دلالت است. بدین معنا که عناصر غایب به موجودیت‌های حاضر پیوند داده می‌شوند که به این رابطه «دلالت» گفته می‌شود و شرط لازم هر کنش ارتباطی‌ای داشتن یک سیستم دلالت است. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که وجود نظام نشانه‌ای دلالت، مستقل از نظام نشانه‌شناسی ارتباطات امکان پذیر است.
از نظر اکو هر متنی از دو سری نشانه یا نظام نشانه‌ای شکل یافته‌است، یکی «نشانه‌های برگزیده» و دیگری «نشانه‌های تازه». «نشانه های برگزیده» بنا بر قراردادهای از پیش تعیین شده مدلول‌هایی در ذهن مخاطب بر می‌انگیزند، اما هر متن علاوه بر این نشانه‌ها، نشانه‌های تازه‌ای را نیز شامل می‌شود، بدین معنا که اگر متنی فاقد نشانه‌های تازه باشد، دیگر اثری نو و بدیع نخواهد بود، چرا که یکی از ویژگی‌های هر اثری برانگیختن و ساختن مدلول‌های جدید در ذهن مخاطبان است و این نشانه‌های نو از نشانه‌های قراردادی ویژه هر اثر فراتر می‌رود. هر متن با کمک نشانه‌ها و مدلول‌های خود معنایی را در ذهن مخاطب زنده می‌کنند که به آن «دلالت معنایی» می‌گویند و از آنجایی که هر مدلول در ذهن مخاطب یک نوع تأویل دارد، بنابراین ما در مواجهه با یک متن با تأویل‌های مختلفی از آن روبرو خواهیم بود. بدین ترتیب درک دلالت معنایی کار آسانی نیست، ولی با پی بردن به رابطه نشانه‌ها و مدلول‌ها یا دال و مدلول، درک معنای متن روشن‌تر و صریح‌تر خواهد شد.
بر اساس اصول نشانه‌شناسی اکو دوگونه متن وجود دارد: نخست متنی که سرنوشت و تأویل متن را به دست خواننده می‌سپارد. چنین متنی تأویل های بی‌شمار می‌پذیرد و اثری است گشوده به دگرگونی معنایی و دیگر متنی که خواهان آفریدن خواننده‌ای نو است. در واقع چنین متنی دارای معنایی نهایی است که اگر آن معنای غایی درک نشود، تفسیر نادرستی از آن خواهد شد. (که معمولاً متون دینی ـ مذهبی در این دسته از متون قرار می گیرند که در واقع هرگونه و هر نوع تحلیل و تفسیری را نمی‌پذیرد. اکو تأویل‌های گوناگون از یک متن را می‌پذیرد، اما با این حال، متذکر می‌شود که گفتن این که هر متن به طور بالقوه تأویل‌های بی پایان دارد، بدین معنا نیست که هر کنش تأویلی‌‌ای پذیرفته است و هر تأویل (به عنوان مشخصه اصلی نشانه‌شناسی) بدون هیچ هدفی به خواست خودش جاری می‌شود.
اکو در برابر طرفداران نظریه تأویل «خواننده ـ محور» و هواداران نظریه «کشف نیت مؤلف»، امکان سومی را تحت عنوان «نیت متن» مطرح می کند، چرا که معتقد است؛ کشف نیت مؤلف بسیار دشوار است و اغلب هیچ ارتباطی به تأویل متن هم ندارد و نیت خواننده هم کاملاً شکل متن را به هم می‌ریزد، تا آن را با مقصود و منظور خود هم‌خوان کند. اما شناخت «نیت متن» به معنای شناخت یک راهبرد نشانه‌شناسانه است که البته با نوعی حدس و گمان از سوی خواننده همراه خواهد بود، چرا که نیت متن در سطح رویه متن قابل دریافت نیست.
بدین ترتیب اکو سعی می‌کند به کمک مفاهیم نشانه‌شناسی و نیت متن بر تعداد تأویل‌های یک متن حدودی قائل شود. به اعتقاد او یکی از عواملی که باعث محدود شدن تأویل‌ها می‌شود انسجام و پیوستگی متن است که حدس و گمان‌های بی‌پایان خواننده را مهار می‌کند. هر متن دستگاه و سیستمی نشانه‌ای است که به منظور بازی درک و دریافت طراحی شده و در این بین خواننده تنها بازیگر این بازی است. اصول و قواعد این بازی را متن، مؤلف و نشانه‌ها مشخص می‌کنند و خواننده بر اساس ابتکار و شناخت خود این نشانه‌ها را در قالب مفاهیم رمزگردانی می‌کند. اکو تمایز دیگری میان حامل‌های نشانه‌ای قائل شد؛ این تمایز در اصل از پیرس به وام گرفته شده‌است. او از دو مفهوم موارد و انواع استفاده کرد. موارد به تعداد کل کلمات در یک نطق یا نوشته مربوط می‌شود و انواع به تعداد واژگان متفاوت می‌پردازد.
اکو سه‌گونه از حامل‌های نشانه را فهرست کرد تمایز میان آن‌ها به شکل مادی‌شان وابسته است. این سه حامل عبارتند از: الف) نشانه‌هایی که در شمار فراوانی از موارد (کاملا مثل هم) وجود دارند. یا به گفته‌ی خودش: نشانه‌هایی که رخدادهایشان می‌تواند تا بی‌نهایت طبق مُدل نوع خاص آن‌ها باز‌تولید شود. ب) نشانه‌هایی که بر طبق یک نوع ساخته شده‌اند اما از نظر موردی دارای کیفیتی قطعی از یگانگی مادی هستند. یا: نشانه‌هایی که رخداداهایشان هرچند طبق یک نوع تولید شده‌اند اما واجد برخی خصوصیات منحصر به فرد مادی می‌باشند. ج) نشانه‌هایی که فقط یک مورد در نوع‌شان وجود دارد یا نشانه‌هایی که از نظر نوع و مورد یکسان‌اند. یا نشانه‌هایی که رخدادهایشان با نوع آن‌ها متفاوت است یا همسانند. تمایز میان نوع و مورد ممکن است بر چکونگی تفسیر متن نیز تأثیر بگذارد. برای مثال نسخه‌ی اصلی یک نقاشی معروف، معمولاً ما در آغاز نسخ‌های تکثیری بی‌شماری از روی نسخه‌ی اصلی دیده‌ایم و تنها از طریق این رونوشت‌ها می‌توانیم در مورد نسخه‌ی اصل داوری کنیم.
الگوی ارتباطی یاکوبسن
الگوی ارتباطی سوسور بر این شالوده قرار دارد که فرایند ادراک توسط شنونده، آینه‌ای از فرایند بیان یک اندیشه توسط گوینده است. در الگو اشاره‌ای کوتاه به رمز شده‌است که فرض شده میان دو سوی الگو می‌بایست مشترک باشد. یاکوبسن الگویی از ارتباط گفتاری میان‌فردی ارائه کرد که بر اهمیت رمزگان و بافت‌های اجتماعی ِدرگیر صحه گذاشت. به عقیده‌ی او اثر بخشی ِیک ارتباط گفتاری وابسته به استفاده از یک رمز مشترک توسط افراد سهیم در این ارتباط است.

 

بافت
پیام
گیرنده ………………………………………………………………………………………… فرستنده
تماس
شکل ۲-۹) الگوی ارتباطی یاکوبسن

 

فرستنده پیامی را برای گیرنده می‌فرستد پیام برای اثربخشی نیاز به یک بافت ارجاعی دارد («ارجاع» به دیگری، الگویی دو بخشی، مثل یک واژه‌نامه) که توسط گیرنده قابل تصرف باشد، گفتاری باشد یا قابلیت تبدیل به شکل گفتار را داشته باشد. هم‌چنین به یک رمز نیاز است که کاملا، یا حداقل نسبتا، میان فرستنده و گیرنده (یا به عبارت دیگر رمزگذار و رمزگشای پیام) مشترک باشد؛ و بالاخره نیاز به تماس وجود دارد. یک مجرای فیزیکی و اتصالی روانی میان فرستنده و گیرنده که هر دوی آن‌ها را قادر سازد تا در کنش ارتباطی باقی بمانند.
یاکوبسن شش عامل را تشکیل دهنده‌ی تمام ارتباطات گفتاری دانست. این عناصر در هر کنش ارتباطی‌ای وجود دارند. هر عنصر یکی از کارکردهای زبان را انجام می‌دهد.

 
گونه جهت‌گیری به سمت ِ کارکرد مثال
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




می باشد. بدون از دست دادن هیچ کلیتی می توان فرض کرد که، (در واقع برقراری رابطه (۴۲)به مقادیر و بستگی ندارد).
اگر تعریف کنیم ، آن گاه ، زیرا دارای بخش رانش نامنفی ، بدون مولفه ی براونی ، و فقط دارای پرش های مثبت کران دار از پایین به وسیله ی ، است و همچنین فقط دارای پرش های منفی کران دار از بالا به وسیله ی و بخش رانش نامثبت است. پس ، بنابراین

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به قضیه ی (۳٫۱۳ [۲۴])
با توجه به این که
در نتیجه
با بهره گرفتن از فرضیات روی ، به دست می آوریم
بنابر (۴۱) ، انتگرال های در عبارت بالا کراندار هستند بنابراین
و با جایگذاری در (۴۴) اثبات محقق می شود.
فرض های در مورد در قضیه ی ۴-۱-۹ نسبت به فرضیه های قضیه ی ۵-۱-۴ کمی قویتر هستند. در قضیه ی ۴-۱-۹ می توان به جای خطای برش (۴۲) مستقیماً از (۴۶) استفاده کرد ، که در این صورت شرط های روی ، (۴۱) ، ضروری به نظر نمی رسند. اما باید توجه داشت ، که ممکن است انتگرال های (۴۶) وجود نداشته باشند.
۴-۱-۱۰ گسسته سازی فضا: مرحله ی بعد از موضعی سازی برای حل معادله ی ،گسسته سازی فضا می باشد.در واقع زمان و مکان را تقسیم بندی می کنیم و یک شبکه ساخته خواهد شد که به صورت زیر تعریف می شود:
و همچنین فرض می کنیم جواب معادله ی روی نقاط این شبکه باشد.
ایده ی اصلی روش های عددی تفاضل متناهی، برای حل معادلات (معادله ی (۳۲)) تفکیک اپراتوربه دو بخش است:
که بخش دیفرانسیل و بخش انتگرال ، اپراتور می باشند. برای ارائه ی روش های تفاضل متناهی دو حالت را در نظر می گیریم:
الف) در حالتی که مدل با فعالیت متناهی باشد (با نرخ متناهی). ب) در حالتی که مدل با فعالیت نامتناهی باشد.
۴-۱-۱۱ روش های تفاضل متناهی در مدل های با فعالیت متناهی: همان طور که در بخش ۲ گفته شد ، در مدل های با فعالیت متناهی است. در این حالت فرض می کنیم . بنابراین اپراتور در معادله ی (۳۲) به صورت زیر است:
اگر برش انتگرال را بازه ی در نظر بگیریم،
در نتیجه
که .
برای تقریب ، عبارت های انتگرالی از روش ذوزنقه ای استفاده می کنیم. برای این کار فرض می کنیم و به گونه ای باشند که . بنابراین با بهره گرفتن از روش ذوزنقه ای ،
همچنین مشتقات جزئی اپراتور را ، با تفاضلات متناهی جایگزین می کنیم:

در تقریب مشتق جزئی مرتبه ی اول دو حالت را در نظر گرفته ایم ، که این شروط برای برقراری پایداری می باشند. (پایداری را در قسمت همگرایی بحث خواهیم کرد) بدون از دست دادن هیچ کلیتی حالت را در نظر خواهیم گرفت(علت آن را در قسمت همگرایی خواهیم گفت) ، در نتیجه با بهره گرفتن از (۴۷)،(۴۸) و (۴۹)

۴-۱-۱۲ روش تفاضل متناهی صریح- ضمنی[۸۱] و الگوریتم آن (در حالت اول): مسأله ی (۳۲) را در نظر می گیریم، با بهره گرفتن از (۵۰) و می توان تعریف کرد:
روش بالا ، به روش صریح مشهور است . (انتخاب های متفاوتی برای در سمت راست (۵۱) وجود دارد.) روش دیگری نیز که مشهور به روش ضمنی است ، به صورت زیر تعریف می شود:
روش های بالا را می توان در یک فرم کلی ارائه کرد ، یا به عبارت دیگر
اگر ، همان روش صریح است . اگر باشد، یک روش شبیه روش ضمنی می باشد . به همین دلیل است که روش بالا را ، روش می نامند.
بحث روی پیچدگی محاسبات در هر مرحله در مقابل تعداد مراحل نشان می دهد، اگر باشد، آن گاه روش ضمنی یک روش مناسب است و هنگامی که ، انتخاب روش صریح مناسب تر است. (برای جزئیات بیشتر به [۲۴] مراجعه شود) اما اگر و در معادله وجود داشته باشند، از تفکیک اپراتور استفاده می کنیم . یعنی این که ترکیبی از دو روش صریح و ضمنی را به کار می بریم، که به روش صریح – ضمنی معروف است و بدین صورت تعریف می شود.
در نهایت الگوریتم روش صریح- ضمنی به صورت زیر است:
۱) شرایط را به صورت زیر جایگزین می کند:
۲) برای حل می کند:
(۵۲)
حال روش صریح – ضمنی را برای مسأله ی در حالت دوم بررسی خواهیم کرد:
۴-۱-۱۳ روش های تفاضل متناهی در مدل های با فعالیت نامتناهی: در بخش (۲) دیدیم که در مدل های لوی با فعالیت نامتناهی، است پس روش قسمت قبل را مستقیماً نمی توان به کار برد. به عبارت دیگر، هنگامی که اندازه ی لوی در نزدیکی صفر تکین باشد، روش قبل ( صریح- ضمنی) را نمی توان استفاده کرد . در فصل ۲ (۵-۳-۲) مشاهده کردیم که هر فرایند لوی با فعالیت نامتناهی را می توان با یک فرایند پواسون ترکیبی ، با برش اندازه ی لوی در نزدیکی صفر تقریب زد ، یا به طور معادل ، پرش های کوچک فرایند لوی را به وسیله ی یک حرکت براونی تقریب زد. بنابراین فرایند (یک فرایند لوی با فعالیت نامتناهی) با یک فرایند با فعالیت متناهی و یک ضریب دیفیوژن اصلاح شده ، تقریب زده می شود.
فرض کنیم که داده شده باشد . طبق ۵-۳-۲ تقریب فرایند را به صورت در نظر می گیریم که یک فرایند لوی با سه تایی مشخصه ی می باشد ، که در آن
و این انتخاب به گونه ای است که مارتینگل شود.
حال تابع (جواب مسأله ی ) به صورت زیر تعریف است:
که در مسأله ی کوشی زیر صدق می کند:

جایی که
در نتیجه با تقریب فرایند لوی با فعالیت نامتناهی با یک فرایند لوی با فعالیت متناهی ، حالت دوم به حالت اول مبدل گردیده است . بنابراین روش صریح – ضمنی را می توان در این حالت نیز به کاربرد.
در ادامه روش محاسبه ی نرخ همگرایی را برای تقریب ارائه می دهیم:
۴-۱-۱۴ قضیه: فرض کنیم در شرط لیپشیتز صدق کند: و و جواب های مسأله ی (۳۲) و (۵۳) باشند، آن گاه که در آن یک مقدار ثابت است.
اثبات: تعریف می کنیم ، با توجه به تعریف و

چون در شرط لیپشیتتز صدق می کند(طبق فرض) بنابراین تقریباً همه جا با شرط ، دیفرانسیل پذیر است. با بهره گرفتن از قضیه ی ۲-۳-۶ داریم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




بویژه از طریق مشارکت در تحقیقات و توسعه در قالب نظام چند جانبه. اینگونه دسترسی
و انتقال در شرایطی صورت خواهد گرفت که با شناسائی و منطبق بر حمایت کافی و مؤثر
از حقوق مالکیت معنوی باشد.
ج - ظرفیت سازی:
با توجه به نیازهای کشورهای در حال توسعه و کشورهای با اقتصاد در حال گذر، که از
طریق اولویتی که آنها برای ظرفیت سازی در منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در طرحها و برنامه‌های خود در نظر میگیرند، بیان میشود، در صورتیکه منابع ژنتیکی
گیاهی یاد شده برای غذا و کشاورزی مشمول نظام چند جانبه باشد، طرفهای متعاهد
موافقت میکنند که موارد زیر را در اولویت قرار بدهند:
۱ - ایجاد و یا تقویت برنامه‌هائی برای آموزش علمی و فنی حفاظت و استفاده پایدار
از منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی؛
۲ - ایجاد و تقویت تأسیساتی برای حفاظت و استفاده پایدار از منابع ژنتیکی گیاهی
برای غذا و کشاورزی بویژه در کشورهای در حال توسعه و کشورهای با اقتصاد در حال
گذر؛ و
۳ - انجام تحقیقات علمی ترجیحا” و در جائی که ممکی باشد، در کشورهای در حال توسعه
و کشورهای با اقتصاد در حال گذر، با همکاری مؤسسات این کشورها و توسعه ظرفیت برای
انجام اینگونه تحقیقات در زمینه‌های مورد نیاز.
د - تسهیم منافع مالی و دیگر منافع تجاری سازی:
۱ - طرفهای متعاهد موافقت مینمایند در قالب نظام چند جانبه با دخیل کردن بخشهای
خصوصی و دولتی در فعالیتهای مشخص شده در این ماده از طریق اشتراک مساعی و همکاری
از جمله با بخش خصوصی کشورهای در حال توسعه و کشورهای با اقتصاد در حال گذر در
تحقیق و توسعه فناوری، اقداماتی را به منظور دستیابی تسهیم منافع ناشی از تجاری سازی
اتخاذ نمایند.
۲ - طرفهای متعاهد موافقت میکنند که موافقتنامه انتقال مواد استاندارد موضوع بند
(۴) ماده (۱۲) شامل این الزام باشد که دریافت کننده‌ای که محصولی را تجاری میکند
که از منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی بوده و در بردارنده موادی است که از
طریق نظام چند جانبه به آن دسترسی یافته، سهم عادلانه‌ای از منافع حاصل از تجاری
سازی آن محصول را به ساز و کار موضوع جزء (و) بند (۳) ماده (۱۹) بپردازد، مگر
اینکه محصول مزبور بدون محدودیت برای تحقیق و اصلاح بیشتر در دسترس دیگران باشد،
که در اینصورت دریافت کننده‌ای که تجاری سازی میکند برای پرداخت چنین سهمی ترغیب
خواهد شد.
هیأت رئیسه در اولین جلسه خود میزان، شکل و شیوه پرداخت را در راستای عرف تجاری
تعیین خواهد نمود. هیأت رئیسه میتواند تصمیم بگیرد برای طبقات مختلف دریافت
کنندگان که فرآورده‌های مزبور را تجاری سازی میکنند سطوح متفاوت پرداخت مقرر
نماید. همچنین میتواند در مورد ضرورت معاف نمودن کشاورزان خرده پای کشورهای در حال
توسعه و کشورهای با اقتصاد در حال گذر از پرداختهای مزبور تصمیم بگیرد. هیأت رئیسه
میتواند هر ازگاهی در راستای دستیابی به تسهیم عادلانه منافع، سطوح پرداخت را مورد
بازبینی و تجدید نظر قرار دهد و ظرف یک دوره پنج ساله از لازم‌الاجراء شدن این
معاهده لزوم پرداخت اجباری مقرر در موافقتنامه انتقال مواد استاندارد را نیز در
مواردی که محصولات تجاری شده مزبور بدون محدودیت برای تحقیق و اصلاح بیشتر در
دسترس دیگران قرار میگیرد ارزیابی نماید.
۳ - طرفهای متعاهد موافقت میکنند که منافع حاصل از استفاده از منابع ژنتیکی گیاهی
برای غذا و کشاورزی که به موجب نظام چند جانبه تقسیم میشود، باید ابتدا بصورت
مستقیم و غیر مستقیم بسوی کشاورزان تمام کشورها بویژه در کشورهای در حال توسعه و
کشورهای با اقتصاد در حال گذر که به حفاظت و استفاده پایدار از منابع ژنتیکی گیاهی
برای غذا و کشاورزی میپردازند، جریان یابد.
۴ - هیأت رئیسه در اولین اجلاس خود، سیاست و معیارهای مربوط به کمکهای ویژه به
موجب راهبرد مالی توافق شده مقرر در ماده (۱۸) برای حفاظت منابع ژنتیکی گیاهی برای
غذا و کشاورزی را در کشورهای در حال توسعه و کشورهای با اقتصاد در حال گذر که
مشارکت آنها در تنوع منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در نظام چند جانبه
قابل توجه بوده و یا نیازهای خاصی دارند، بررسی خواهد کرد.
۵ - طرفهای متعاهد تصدیق میکنند که توانائی اجرای کامل «برنامه اقدام جهانی» بویژه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]