کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



بنابراین ثبت ملک دارای ارزش ثبوتی برای ملک است و سند مالکیت بیانگر وجود و وقوع ملک در محل مندرج در ثبت و سند است یعنی احتمال عدم اصابت ثبت به واقع قابل طرح نیست و ثبت دال بر وجود و وقوع ملک با مختصات ثبت شده در طبیعت است و به عنوان مال غیرمنقول معین تلقی و موجود میباشد بنابراین انکار وقوع و وجود چنین مال غیرمنقول معینی قابل طرح نیست و چنین دعوایی قابل استماع نمیباشد و دعوای ابطال ثبت ملک از این حیث قابل قبول نخواهد بود. دومین نتیجه حاصله از ارزش ذاتی وعینی ثبت ملک شناسایی مالک آن است. ثبت ملک و صدور سند مالکیت بنام مالک دال بر احراز مالکیت مالک و قطع و یقین بر آن است و شناسایی و احراز و ثبت و تسجیل مالکیت مالک نیز ضمن ثبت ملک انجام شده و مشمول اقدام دولتی و حاکمیتی است و مثل اصل ملک قابل انکار و تردید نیست و هیچ دعوای مخالفی را بر نمیتابد و به صراحت ماده ۲۴ق.ث هیچ ادعایی نه از باب عین و نه از باب قیمت مسموع نخواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بناءً علی هذا مستفاد از ماده۲۲ این است که ملک و مالکیت مالک محرز و مسلم و مسجل است و هیچ ادعای مخالفی و هیچ انکار وتردیدی مسموع نخواهد بود، حتی از خود مالک. انکار ناپذیری و تخلف ناپذیری مالکیت مالک نزد حاکمیت در عبارت ماده۲۲ تصریح و با آوردن«فقط» مورد تایید قرار گرفته است و این فرض مطلق درمورد ثبت اصل و عین ملک نیز در ماده۲۴ و سایر مواد تصریح و تاکید گردیده است، لذا امکان اثبات خلاف این دو غیرمقدور و غیرممکن است.
۳- جایگاه ماده ۲۲ در قانون ثبت
ماده۲۲ ق.ث. در فصل سوم از باب دوم قانون ثبت تحت عنوان «آثار ثبت» آمده است و باب دوم از ماده ۹ تا ۴۵ قانون ثبت مربوط به مقررات ثبت املاک است فصل اول باب دوم« اعلان ثبت و تحدید حدود» ماده۹ تا۱۵ و فصل دوم- «اعتراض» و ماده ۱۶ تا۲۰ و فصل سوم از۲۱ تا ۴۵ درآثار ثبت ملک است عنایت بفرمایید بابسوم قانون؛ «ثبت اسناد» وفصل اول آن «مواد عمومی» (از۴۶تا۶۹) و«آثار ثبت اسناد» (از۷۰تا۷۴) و فصل سوم«درامانت اسناد»(از۷۵تا۸۰) و باب چهارم«دفاتر اسناد رسمی» است و الی آخر.
بنابراین ماده۲۲ق.ث درصدد بیان اثر ثبت ملک در دفتراملاک است و هیچ دلالتی بر چگونگی نقل و انتقال بعد از ثبت ملک در دفتر املاک ندارد. ماده۲۲ در صدد بیان ارزش سند رسمی و لزوم و اجباری بودن آن نیست[۷]، بنابراین تفسیر ماده۲۲ بایستی با ملاحظه این مطلب انجام گیرد.
مطلب مندرج در ماده۲۲ برای ثبت ملک در دفتر املاک و آثار آن است و بازشناسی این مطلب و تفکیک دقیق مطالب در برداشت صحیح از عبارات این ماده و نهایتاً تفسیر صحیح کلیّت مواد ق.ث تاثیر بسیار مهمی دارد و با کمال تأسف بسیاری به این نکته حائز اهمیت توجهی نفرمودهاند و با خلط مباحث نتایج عجیب و نامیمونی به دست آوردهاند و احکام و نتایج ناصحیح، منجر به اختلاطها و ابهامها و تعارضات گونهگونی شده است که تقریباً تمامی اختلافات در ارزش سند رسمی و پذیرش و عدم پذیرش سند عادی و این همه پرونده های قضایی و تفاسیر و رویه های عجیب در قبول و رد سند عادی و ثبوتی واثباتی وغیره ناشی از همین عدم شناخت جایگاه ماده۲۲و مواد۴۶و۴۷و۴۸ قانون مذکور است. حقیر معتقد است ریشه تمامی اختلاف نظرهای علمی و رویه های متشتت قانونی و قضایی در همین نکته نهفته است و رمز بازگشایی این قفل گران و گزاف و طاقت فرسای وخسارت بار در شناخت دقیق جایگاه ماده۲۲ وتعبیر و تفسیر دقیق و منسجم ماده مرقوم و تطابق آن با قبل و بعد آن است و بعد از آن تفسیر مواد۴۶و۴۷و۴۸ سهل تر خواهد شد و فهم آن چندان دشوار نخواهد بود. البته نمی توان این نکته را نیزمغفول گذارد که اکثر نویسندگان و مولفین و مفسرین متاسفانه مواد قانون ثبت را در کلیت حقوق ثبت مورد بحث و فحص قرار نداده اند و از آن بدتر فقط و فقط از منظر فقهی و سابقه قانون مدنی بدان نگریستهاند و حقوق شکلی و آمره ثبت که محل تلاقی حقوق عمومی و خصوصی است را با منطق حقوق مدنی و صرفاً با اصول و قواعد و سوابق فقهی حقوق مدنی مورد تفسیر قرار داده اند.
تاکنون ندیده ام هیچ مولفی حقوق ثبت را مانند حقوق مدنی یا اساسی یا سایر رشته های حقوقی مورد بحث و فحص قرار دهد. (البته از زحمات جناب آقای دکتر غلامرضا شهری و بسیاری مولفین محترم اطلاع دارم ولی باید اذعان کرد زحمات آقای شهری با وجودی که قابل تقدیر است نه کافی است و نه تفصیلی. دوره های حقوق مدنی مرحوم دکتر امامی، مرحوم دکتر شهیدی یا استاد معظم دکتر کاتوزیان را در نظر آورید، آیا کسی به حقوق ثبت چنین اقبالی کرده است؟ حقاً و انصافاً حقوق ثبت چنین مطالعه و چنین تألیفی میطلبد امید که اهل فن قبول زحمت فرمایند و امید که خداوند توفیق فراراهشان دارد انشاء الله.
۴- منطوق ماده ۲۲ ق.ث
۱-۴- «مطابق قانون»
آیا مراد از لزوم تطابق با قانون در صدر ماده لزوم مطابقت ثبت ملک در دفتراملاک با مقررات قانون است؟ و یالزوم مطابقت سند انتقال رسمی با قانون است؟ و یا هردو؟ مضافاً آیا لزوم انطباق با قوانین شکلی است یا ماهوی؟ و سرانجام این قوانینکدام است؟ پیشترگفتیم ماده۲۲ دربخشی ازقانون ثبت استکه احکامومقررات ثبت ملک را بیان میدارد و آثار ونتایج آن را، بنابراین در اینکه ثبت ملک باید مطابق قوانین باشدهیچ تردیدی نیست و بطورقطع ویقین این قوانین لازم الرعایه در
ثبت ملک شامل مواد ۹ تا ۴۵ ق.ث و قوانین ماهوی مربوط به مالکیت واسباب تملک در قانون مدنی است.
حال آیا ماده ۲۲ لزوم تطابقی شامل سند رسمی نقل وانتقال آن نیز میشود؟ پاسخ به این سؤال منفی است ولی مقدمهً میگوییم در لزوم تطابق سند نقل(رسمی یا عادی) با قانون تردید نیست ولکن این لزوم مطابقت از این ماده و این عبارت برنمیآید. لزوم تطبیق برای ثبت ملک در دفتر املاک است و برای اطمینان از صحت تشریفات و انجام قانونی آنها وحصول فرض قانونی است. همین ماده صراحت دارد، بخصوص در بخش «ارثاً» که برای ثبت ملک به نام وارث و یا در اینجا برای ثبت ملک به نام منتقل الیه در دفتر املاک است و به اختصار لزوم مطابقت اسناد با قوانین مستند به ماده ۴۹ و مواد ۱۰۰ و دیگر مواد است بعلاوه سند نقل و انتقال رسمی در دفتر املاک ثبت نمیشود که مطابقت و عدم مطابقت آن با قانون در دفتر املاک مورد نظارت و بازرسی قرار گیرد. سندرسمی نقل در دفتر اسناد رسمی که دفتری مستقل و دارای متصدیی به نام سردفتر است ثبتمیگردد علاوه اینکه«انتقال» مطلق است وشامل رسمی وعادی هر دو میشود ومعلوم نیست لزوم مطابقت سندعادی با قوانین بر عهده کیست؟ تکلیف رعایت تطابق در سند رسمی اگر با سردفتر باشد در سند عادی قطعاً معلوم نیست با کیست؟ آیا تکلیف فقط متوجه اداره ثبت است؟ اگر چنین باشد او نقشی در تنظیم سند انتقال اعم از عادی یا رسمی ندارد؟ خواستن چنین تکلیفی از اداره ثبت بی منطق و بی جهت است از طرف دیگر تکالیف سردفتر در بخش«ثبت اسناد» و آثار آن آمده است حتی اگر قائل به رعایت چنین تکلیفی باشیم نسبت به متصدی دفتر اسناد شاید قابل احتمال باشد چرا که درآن وقت، قانون سال ۵۴ و سردفتر وجود نداشته و ثبت اسناد هم بعهده متصدی ثبت اسناد که او نیز مثل متصدی دفتر املاک کارمند ثبت بوده می باشد درحالی که همین مقدار هم منتفی است یعنی این احتمال هم مندفع است چرا که اگر این وظیفه متصدی دفتر اسناد بود بایستی در قانون ۵۴ سردفتر هم مکلف به رعایت آن میشد درحالی که در قانون ۵۴ سردفتر تکلیفی به رعایت مواد ق.ث تا ماده ۴۵ را ندارد.
بنابراین استفاده از ماده ۲۲ به عنوان مبنای قانونی لزوم مطابقت سند انتقال با قوانین ماهوی استفاده ای صحیح نخواهد بود و چنین برداشتی درست نخواهد بود.
دقت در عبارت ۲۲ به خوبی نشان می دهد که این اقدامات همگی برای ورود و ثبت ملک به دفتر املاک است درحالیکه بعد از ثبت ملک در دفتر املاک چنین علتی و فلسفهای سالبه به انتفاء موضوع است.
وقتی تطابق شامل سند نقل نباشد تفصیل اینکه ماهوی یا شکلی است گرچه برای ثبت ملک صحیح است و شامل هر دو است ولی برای ثبت سند نقل ( در دفتر اسناد شاید ولی) در دفتر املاک اساساً بی پایه و غیر قانونی است چون سند نقل در دفتر املاک ثبت نمیگردد. حال با این فرض عده ای قائل به رعایت قوانین ماهوی در سند نقل مستنداً به این ماده هستند درحالی که دفتر املاک هیچ نقش و سمتی در تنظیم سند ندارد.
دلیل دیگر؛ افعال بکار رفته در ماده ۲۲ است، همگی مربوط به گذشته است لذا نقل و انتقالاتی را در بر میگیرد که تا آستانه ورود ملک به دفتر املاک به اداره ثبت واصل شده است. لذا سیاق عبارت و زمان افعال به آینده دلالت و سرایت ندارد. تایید این نظر در مواد بعدی قانون ثبت است که تکالیف طرفین سند نقل (اعم از عادی و رسمی) و نحوه برخورد اداره ثبت با آن را معلوم می کند. اگرنقل و انتقال عادی باشد طرفین ظرف ۱۰ روز اطلاع دهند و اگر رسمی باشد، دفترخانه چگونه خلاصه تنظیم و ارسال کند، خلاصه معاملات در جریان ثبت غیراز خلاصه معاملات املاک ثبت شده است. اگر معامله قبل از آگهی ماده فلان باشد ادامه بهنام منتقلالیه یا ناقل وثبت ملک بنام متقاضی ناقل یا خریدار ویا ثبتملک بنام مورث یا وارث…
۲-۴- «فقط»
حجّیت فرض ماده ۲۲ علیه دولت و محکمه و ثالث و حتی علیه شخص مالک
«دولت فقط کسی را …» «فقط»، بیان انحصاری و موکد شناخت مالک است و این حصر مطلق است و خلاف آن بعد از ثبت ملک به هیچ عنوان ممکن و مقدور نیست و این عبارت تأکیدی بر «اماره قانونی» نبودن مالکیت مندرج در دفتر املاک است بلکه تاکیدی بر فرض مطلق است و این فرض حتی علیه خود مالک نیز مطلق است فلذا مالک نیز نمیتواند از مجاری غیر قابل پذیرش، مبادرت به سلب مالکیت یا انتقال ملک از خود بغیر کند.
۳-۴- «باسم او»
متقاضی ثبت ملک از تاریخ تقاضا یا پر کردن اظهارنامه تا روزی که ملک وارد دفتر املاک میشود ممکن است اقداماتی انجام دهد یا تغییر و تحولاتی در ملک یا مالک دهد. لذا با توجه به ماده ۲۲ و مواد دیگر ق.ث از این حیث سه حالت متصور است:
الف) شخصی تقاضای ثبت ملک کرده و تا آخرین اقدام عملیات مقدماتی در قید حیات است و ملک را به دیگری انتقال نداده فلذا ملک بنام او(متقاضی اولیه) ثبت دفتر املاک می گردد و سند نیز «بنام او» به عنوان مالک صادر و درج میگردد.
ب) متقاضی در اثنای عملیات مقدماتی ثبت، ملک را به غیر انتقال داده است و تکالیف لازمه انتقال را نیز انجام داده و منتقلالیه نیز به تکالیف خویش اقدام نموده و سرانجام ملک به نام منتقلالیه ثبت دفتر املاک میگردد، لذا ملاحظه می شود که در اینجا ملک ظاهراً «باسم او» (متقاضی اولیه) نیست ولکن تردیدی نیست که ید منتقلالیه ید ناقل است فلذا در واقع ثبت ملک «به نام او» هم محسوب میشود چرا که تلقی از ناقل است و او قائم مقام ناقل است.
ج) متقاضی در اثنای عملیات مقدماتی و قبل از خاتمه آن فوت میشود. مقنن اعلام میدارد، اگر
وراث بخواهند عملیات ثبتی را ادامه دهند و ملک به نام شخص ایشان به عنوان وارث متقاضی ثبت دفتراملاک شود؛ اولاً؛ درخواست و تقاضای آنان مسموع و مجاز است ثانیاً؛ برای ترتیب اثر دادن بایستی حصر وراثت و توافق در میراث ارائه نمایند.
لذا معلوم میگردد که الزامی برای ثبت ملک بنام متقاضی اولیه در هر صورت (به نحو اطلاق) از جانب مقنن وضع نشده است، ممکن بود کسی شبهه کند، که ملک تا درجریان ثبت است قابل نقل و انتقال نباشد یا اگر باشد در هر صورت باید به نام متقاضی اولیه وارد دفتر املاک شود ولو آنکه او فوت شده باشد یا انتقال داده باشد.
با پذیرش امکان نقل و انتقال و با پذیرش امکان ثبت ملک به نام منتقل الیه و وارث این شبهه دفع گشته و از دوباره کاری نیز پیشگیری کرده و ثبت ملک را مانع نقل و سدّ انتقال نمیداند.
چرا که اگر چنین بود همگان با تقاضای ثبت و اظهارنامه ثبتی بسان اظهارنامه مالیاتی رفتار میکردند و سعی در فرار از آن مینمودند.
۴-۴- «ملک مزبور»
«…ویا کسی که ملک مزبور به او منتقل…»
آیاکلمه«مزبور» باتوجه به صدرماده مفید این معنانیستکه «ملکثبتشده» و بعد ازثبتدفتر املاک مراد است؟ فلذا توجیه اینکه نقل و انتقالات قبل از ورودملک به دفتر املاک مرادمقنن بوده، صحیحنمی باشد؟
پاسخ منفی است، سند نقل، ثبت دفتراملاک نمیباشد، لزوم رعایت سند نقل برای صحت ورود ملک و منتقلالیه به دفتر املاک است لذا «ملک مزبور» ملکی است که قبل از ورود و به واسطه نقل و انتقال به این منتقل الیه رسیده و اکنون به نام او وارد دفتر املاک می شود. یعنی مالک ملک در دفتراملاک و سند مالکیت صادره، همین منتقلالیه سند عادی یا رسمی نقل است و این به معنای ترتیب اثر دادن به سند نقل، قبل از ورود ملک به دفتر املاک است.
۵-۴- «به او»
«…«به او» منتقل گردیده…»
همان منتقلالیه است که قبل از ورود ملک به دفتر املاک و طی سند عادی یا رسمی از متقاضی یا ایادی ابتیاع کرده و در ادامه عملیات مقدماتی؛ نام وی حسب موردبه عنوان «مالک متقاضی» (اگرقبل از اولین آگهی خریده باشد) و یا درجوار نام مالک وبه عنوان «منتقلالیه»، اگربعد از آگهی نوبتی اولیه خریده باشد، نام او در آگهی دوم درجشده و تااتمام عملیات اگرهمچنان مالک و درقید حیات باشد، نام او به عنوان مالک ملک مورد ثبت وارد دفتر املاک خواهد شد و در سند صادره نیز نام او بعنوان مالک درج خواهد شد.
۶-۴- «منتقل گردیده»
پیشتر معلوم شد که این انتقال قبل از ورود ملک به دفتر املاک است و اعم از عادی و یا رسمی است. اما از این عبارت مسائل دیگری نیز بدست می آید و به شبهاتی نیز پاسخ می دهد؛
اولاً، انتقال نتیجه عقود ناقله است لذا می تواند ناشی از هر یک از عقود ناقله باشد.
ثانیاً؛ انتقال مطلق است فلذا میتواند عقد ناقل، عادی یا رسمی نیز باشد.
شبهه دراین قسمت و در این عبارت حاصل شده است، عدهای بدون توجه به اینکه؛ این نقل و انتقال مربوط به قبل از ثبت ملک در دفتر املاک است. و؛ زمانی که ملک در جریان ثبت محسوب میشود مصداق آن است؛ حکم کردهاند که؛ طبق ماده ۲۲ نقل و انتقال مطلق، و شامل عادی و رسمی، هر دو، میشود و شامل قبل از ثبت ملک و بعد از ثبت ملک نیز میشود. و با این حکم فلسفه قانون ثبت و همه زحمات مقنن وصراحت ماده ۲۲ و همه و همه را خراب و ضایع کرده اند. شامل عادی و رسمی است؛ صحیح؛ ولی، مرحله بعد از ثبت ملک را اشتباه کردهاند. به هیچ وجه شامل بعد از ثبت ملک در دفتر املاک نمی شود، چراکه: اولاً؛ به صراحت مواد۲۳و۲۴و۲۵و۴۲و۴۳ و۴۴ و۴۵ و سیاق ماده۲۲ و افعال بکار رفته و توجیه وتفسیری که تاکنون ارائه شد؛ مختص قبل از ورود ملک است وثانیاً؛ احکام و مقررات نحوه نقل و انتقال ملک ثبت شده برای بعد از ثبت ملک، در جایی دیگر و در موادی دیگر و به صراحت آمده است؛ مواد ۴۶ و۴۷ و ۴۸ که در بخش اختصاصی «ثبت اسناد» است و ماده ۴۸ صراحتاً سند عادی را غیرقابل پذیرش اعلام کرده است و ماده۷۰ تا ۷۳ نیز بر پذیرش عقاب و کیفری عمومی و اختصاصی و مدنی وضع کرده است. از این شبهه وبرداشت ناصحیح، نتیجهای بسیار نامعقول و ناصحیحتری نیزحاصل شده است وآن اینکه؛
نقل و عقد ناقل بایستی قبلاً و بیرون از دفتر ثبت (که معلوم نیست دراینجا بیرون از دفتر املاک یا دفتر اسناد مراد است) حاصل ومحقق شود و سرانجام این محصول و نتیجه باید به ثبت برسد! به عبارت دیگر ثبوت خارج از دفتر ثبت و اثبات باید در دفتر ثبت اخبار گردد؟!
ای کاش انصاف به خرج داده بودند و صریحاً و صحیحاً و با شهامت اعتراف میکردند و میگفتند؛ این بیرون، بیرون از دفتراملاک مراد است. اگر همین اندازه انصاف به خرج میدادند، اینهمه مصیبت و گرفتاری حاصل نمیشد. ما هم معتقدیم بیرون از دفتر املاک مراد است، ولی دفتر املاک سمتی و نقشی در سند نقل ندارد تا دخالت و عدم دخالتش، ماهوی یا شکلی محسوب شود یا ثبوتی و اثباتی برداشت شود. داخل و خارج از دفتر املاک ملاک و منشأ ثبوتی و اثباتی نیست، دفتر املاک محل ثبت سند نقل نیست تا نحوه ثبت او ثبوتی یا اثباتی باشد سند نقل، ثبت دفتر اسناد میشود و خارج از دفتر اسناد؛ و یا داخل آن ملاک و منشأ اثر است.
ماده۲۲ هیچ حکمی اثباتاً و نفیاً در منطوق برای سند نقل ندارد و مراد از این انتقال، انتقال قبل ازثبت ملک در دفتر املاک است واعم ازعادی و رسمی است.
۷-۴- «از مالک رسمی»
این عبارت نیز سبب ایجاد شبهه و تشدید کننده آن است، مالک رسمی کیست؟ آنکه نامش در دفتر املاک درج شده
یا در سند مالکیت صادره آمده است و این مهر تاییدی بر درستی برداشت آقایان تلقی شده است. آیا حقیقتاً این چنین است؟
ملک از مالک رسمی به او«ارثاً» رسیده است. اولاً مالک رسمی متوفی است ثانیاً به وارث رسیده است یعنی انتقال قهری قبلاً انجام شده است. و ثالثاً برای اینکه چنین انتقالی از مالک رسمی به وارث مسجل و پذیرفته شود وارث مذکور مکلف است که حصر وراثت ارائه کند و در سهم الارث توافق داشته باشند و درپایان همه این اقدامات ملک به نام این وارث ثبت در دفتراملاک میگردد.
حال آیا حقاً وانصافاً مالک رسمی بعدازثبت ملک مراد است یا مالک رسمی قبل از ثبت ملک منظور مقنن است؟ مگر مالک رسمی قبل از ثبت دفتر املاک هم داریم یا متصور است؟ بله، پاسخ مثبت است. هر خریدار رسمی قبل از ورود ملک به دفتر املاک، بواسطه ابتیاع رسمی و به اصطلاح محضری (مبتنی بر بنچاق تنظیمی دفترخانه)، بر او اطلاق نام مالک رسمی میشده و صحیح بوده و تمامی مالکیتهای رسمی قبل از ثبت ملک در دفتر املاک در زمان خاتمه عملیات مقدماتی و انقضای مواعد اعتراض و عدم وصول اعتراض بشرط بقای مالکیتشان تا آن زمان؛ مالک رسمی تلقی می شوند.
حتی اگر این تعبیر ناپسند آید و مقبول نیافتد؛ آیا انتقال از مالک رسمی بعد از ثبت ملک و طی این تشریفات برای ثبت دوباره ملک به نام وارث لازم است؟ اگر ملک ثبت شده و انتقال بعد از ثبت مراد است ثبت ملک حاصل است وتحصیل حاصل محال است. تغییر نام مالک در دفتر املاک از ید قبلی به ید لاحق اصطلاحاً درج خلاصه معامله نامیده میشود نه ثبت ملک به نام وارث.
ثبت ملک به نام وارث به معنای آن است که ورود ملک به نام مورث در دفتراملاک ضروری نیست و دوباره کاری لازم ندارد، اگر حصر و وراثت ارائه دادند ملک مستقیماً به نام وارث و بقدرالسهم ایشان وارد دفتر املاک گردد وسند مالکیت نیز به نام آنها صادر می شود.
تذکر نکته ای در اینجا ضروری است؛ تمامی اسباب تملک بجز حیازت مباحات درقانون ثبت پیش بینی گشته هم در مرحله قبل از ثبت ملک (در دوران در جریانی) و هم بعد از ثبت ملک. منظورمقنن ازبیان امکان نقل و انتقال ارادی یا قهری در ماده۲۲ که مهمترین ماده قانون ثبت است و شاه بیت حقوق ثبت است برای تأکید بر این است که عملیات ثبت ملک مانعی در راه نقل و انتقال فراهم نمیکند نه قبل از ثبت دفتر املاک و نه بعد از آن. قبل از ثبت، حتی نقل شفاهی و سندعادی مقبول است ولی بعد از ثبت ملک، فقط به سند رسمی ممکن و مقدور است.
بنابراین مالک رسمی مندرج، حمل برمالک رسمی بعد ازثبت ملک در دفتر املاک نمیشود و قبل از آنرا نیز می تواند شامل باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-15] [ 08:45:00 ب.ظ ]




 

ارجاعی

 

بافت

 

انتقال اطلاعات

 

دارد باران می‌بارد.

 
 

عاطفی

 

فرستنده

 

بیان احساسات

 

آه، چه باران زیبایی!

 
 

کوششی

 

گیرنده

 

تاثیرگذاری بر رفتار

 

این‌جا باش تا باران ببارد

 
 

همدلی

 

تماس

 

ایجاد ارتباطات جمعی

 

هوای بدی است، نه؟

 
 

فرازبانی

 

رمز

 

ارجاع برهم‌کنشی

 

این پیش‌بینی ِآب‌و‌هواست

 
 

ادبی

 

پیام

 

برجسته‌کردن ویژگی متن

 

این اشک ِابر ِغم زده‌است

 

شکل ۲-۱۰) عناصر و کارکردهای الگوی ارتباطی ِیاکوبسن

یاکوبسن پیشنهاد کرد که هر کدام از این شش عامل تعیین‌کننده‌ی یکی از کارکردهای زبان هستند. او باور دارد که در هر موقعیت یکی از این عوامل غالب است، و این عامل غالب منش کلی پیام را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. الگوی یاکوبسن نشان می‌دهد که پیام‌ها و معناها نمی‌توانند از عوامل بافتی متشکل جدا باشند. این الگو در تصدیق کارکردهای اجتماعی، با نظریه‌ی ساختارگرایی که در آن سوژه (فاعل ادراک) (که در این‌جا به شکل «فرستنده» و «گیرنده»، ظاهر می‌شود) از میان گفتمان به وجود می‌آید، هماهنگ است (چندلر: ۱۳۸۶).
الگوی استوارت هال از چرخش معنا
در حالی‌که این الگوها به ارتباطات میان‌فردی توجه دارند؛ هال الگویی را پیشنهاد داده که به الگوی ارتباط‌جمعی معروف شده‌است. این الگو بر اهمیت فرایندهای دلالتی در درون رمزگان ِمربوطه صحه می‌گذارد. یک متن به عنوان گفتمانی بامعنا از فرایندهای رمزگذاری و رمزگشایی پدیدار می‌شود. نشانه‌شناسان معاصر تولید و تفسیر متون را به ترتیب رمزگذاری و رمزگشایی نامیده‌اند. به کار گرفتن این اصطلاحات باعث تاکید بر اهمیت رمزگان نشانه‌شناختی درگیر، و بنابراین برجسته کردن عوامل اجتماعی می‌شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در بافت نشانه‌شناسی، «رمزگشایی» صرفا تشخیص و ادراک آن‌جه متن می‌گوید نیست بلکه تفسیر و ارزیابی معنای متن با ارجاع به رمزگان مربوط نیز هست. با این‌که تمایز میان ادراک و تفسیر در ابتدا در ارجاع به متن گفتاری مورد پذیرش قرار می‌گیرد، اما حتی در این بافت نیز چنین تمایزی قابل دفاع نیست؛ معنای متن همواره چیزی بیش از آن‌چه متن می‌گوید است. هال برای رمزگشا هم درست به مانند رمزگذار نقشی قابل توجه قائل می شود و ارتباطات را در اجتماع به عنوان عملکردی هم‌بسته معرفی می‌کند.
مدل رمزگذاری و رمزگشایی یک تئوری ارتباطی چهار مرحله‌ای شامل: تولید، پخش، مصرف و بازتولید است که در عین‌حال وجود همگی آن‌ها برای شکل‌گیری مدار ارتباطی ضروری است ولی هیچ‌یک از مراحل به‌تنهایی قادر به تضمین مرحله‌ی بعدی ِهم‌بسته با خویش، نخواهد بود. در واقع هرکدام از آن‌ها دارای نوعی استقلال ِنسبی هستند، به‌طوری‌که هریک قادر به ایجاد وقفه یا انقطاع کامل در جریان ارتباط می‌باشند.
تولید، اولین حلقه‌ی مدار ارتباطی در مدل رمزگذاری و رمزگشایی است که در آن پیام مورد نظر رمزگذاری می‌شود. برای تولید یک متن رسانه‌ای اعم از فیلم یا سریال تلویزیونی، ساختارهای سازمانی پخش برنامه‌ها، شیوه‌ها و شبکه‌های تولید و زیرساخت‌های فنی‌شان، مورد نیاز هستند. در اینجا تولید، پیام را می سازد. در واقع استقلال نسبی ِمرحله‌ی تولید، به‌ عنوان یکی از مراحل مدار ارتباطی از اینجا ناشی می‌شود که تولید ِمتون رسانه‌ای چون: دانش کاربردی در خدمت پروسه‌ی تولید، مهارت‌های فنی که به‌صورت تاریخی تعریف شده‌اند، ایدئولوژی‌های حرفه‌ای، دانش سازمانی، تعاریف و حدسیات درباره‌ی مخاطب محدود می‌شود (هال: ۱۳۸۲ صص ۳۳۸ و ۳۳۹).
مصرف یکی دیگر از مراحل بنیادین در مدل رمزگذاری و رمزگشایی است. اهمیت این مرحله به استقلال نسبی مراحل چهارگانه در مدار ارتباطی برمی‌گردد، به‌طوری که قادر با ایجاد وقفه و انقطاع [گسیختگی] کامل در جریان ارتباط است. به عبارتی دیگر پیش از آنکه پیامی «تاثیری» بگذارد، «نیازی» را ارضاء کند یا «استفاده‌هایی» از آن شود، باید ابتدا به شکل معناداری رمزگشایی شده و به گفتاری معنادار تبدیل شود. در واقع همان ‌طوری که مرحله‌ی تولید و رمزگذاری لحظه‌ی تعیین‌کننده‌ای در خلق یک «پیام»است، مرحله‌ی مصرف و رمزگشایی هم لحظه‌ی تعیین‌کننده‌ی دیگری جهت وارد شدن آن پیام به درون ساختار اعمال اجتماعی است (همان: ص ۳۴۰).
هر متنی را می‌توان به عنوان مجموعه‌ای از روش‌های خوانش در نظر گرفت که تولیدکننده و خواننده‌ی متن در آن‌ها شریک‌اند. البته همه‌ی افراد به رمزگانی مناسب برای خواندن یا نوشتن یک متن دسترسی ندارند. همان‌طور که کارکرد همدلی به برخی امکان خوانش متن را می‌دهد، برخی دیگر را نیز از این امکان محروم می‌سازد. آن‌هایی که در یک رمز با هم شریک‌اند اعضای یک جامعه‌ی ِتفسیری ِیکسان‌اند. آشنایی با رمزگان خاص ِموقعیت ِاجتماعی نیز از طریق عواملی مانند: طبقه اجتماعی، نژاد، ملیت، تحصیلات، شغل، سمت سیاسی، سن، جنس و جنسیت مرتبط است. در الگویی که هال از ارتباط تلویزیونی ارائه می‌دهد، چرخه‌ی معنا در گفتمان تلویزیون سه برهه‌ی متمایز را طی می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




روابط ‏۳–۱ تا ‏۳–۳ نشان‌دهنده مسأله سطح بالا و روابط ‏۳–۴ تا ‏۳–۱۸ نشان‌دهنده مسأله سطح پایین است. مسأله سطح بالا به قیود ‏۳–۲، ‏۳–۳ و مسأله سطح پایین مقید است. در سطح پایین، بردار ضرایب لاگرانژ قیود تساوی برابر است با:
بردار ضرایب لاگرانژ قیود نامساوی برابر است با:

ضرایب لاگرانژ هریک از قیود تساوی و نامساوی در روابط ‏۳–۵ تا ‏۳–۱۸ پس از معادله و علامت دونقطه آورده شده است.
در مسأله بهینه­­سازی دوسطحی فوق، اگرچه مسأله بهینه‌سازی سطح پایین به متغیر بهینه‌سازی مسأله سطح بالا یعنی وابسته است ولی این متغیر در سطح پایین به‌صورت پارامتر در نظر گرفته می­ شود؛ زیرا متغیر تصمیم مسأله سطح پایین نیست. بنابراین حاصل‌ضرب در تابع هدف مسأله سطح پایین در رابطه ‏۳–۴، سبب غیرخطی شدن این رابطه نمی‌شود (به رابطه ب-۴۴ پیوست ب نگاه کنید).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به­ دلیل خطی بودن مسأله بهینه‌سازی سطح پایین، می‌توان از هر دو روش تبدیل مسائل بهینه‌سازی مقید به مسائل بهینه­سازی دیگر (OPcOP)[38] به مسأله بهینه­سازی با قیود مکمل (MPCC)[39] و مسائل بهینه‌سازی مقید به مسائل بهینه‌سازی خطی (OPcLP)[40] به مسأله بهینه­سازی با قیود اصلی و دوگان (MPPDC)[41] به‌منظور حل این مسأله استفاده کرد (اطلاعات تکمیلی در پیوست ب). در ادامه، در ابتدا، هر دو روش مورد استفاده قرار گرفته و روابط حاصل‌شده را ارائه می­دهیم.

تبدیل مسأله انتخاب نقطه تعادل به MPCC
با مشخص بودن ضابطه تابع هدف، قیود تساوی و نامساوی و پیوسته مشتق‌پذیر بودن این توابع در ناحیه ممکن، تابع لاگرانژ به‌صورت زیر تعریف می‌شود (نحوه استخراج شرایط KKT در پیوست ج آمده است).

‏۳–۱۹

عناصر بردار متغیر بهینه‌سازی در رابطه ‏۳–۲۰ نشان داده شده است.

‏۳–۲۰

برای برقراری اولین شرط KKT، لازم است که مشتق تابع لاگرانژ نسبت به عناصر بردار برابر با صفر باشد. شرایط حاصله در روابط ‏۳–۲۱ تا ‏۳–۲۷ نشان داده شده است.
شرایط حاکم بر مشتق تابع لاگرانژ نسبت به متغیر :

‏۳–۲۱

شرایط حاکم بر مشتق تابع لاگرانژ نسبت به متغیر :

‏۳–۲۲

شرایط حاکم بر مشتق تابع لاگرانژ نسبت به متغیر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




در این تحقیق به منظور گردآوری داده ­های مورد نیاز از روش میدانی استفاده گردیده است، روش­های میدانی به روش­هائی اطلاق می­شوند که محقق برای گردآوری اطلاعات ناگزیر است با مراجعه به افراد، سازمان­ها و غیره و نیز برقراری ارتباط مستقیم با آن­ها اطلاعات مورد نیاز خود را جمع­آوری نماید (حافظ نیا،۱۷۹:۱۳۸۶). یکی ازروش‌های بسیار متداول در گردآوری اطلاعات میدانی پرسشنامه می‌باشد. پرسشنامه مجموعه ­ای از سؤال‌ها است که درآن از پاسخ دهنده خواسته می‌شود نظر خود را نسبت به آن ارائه نماید. پرسشنامه تحقیق حاضر شامل دو بخش می­باشد: بخش اول به جمع آوری اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان می پردازد و بخش دوم مربوط به سوالات اختصاصی پژوهش بوده که به شرح زیر می باشد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • پرسشنامه ساختار سازمانی: ساختار سازمانی در این تحقیق دارای سه مولفه تمرکز، رسمیت و تخصص است و برای سنجش آن از پرسشنامه ۹ آیتمی و از روش پنج درجه­ای لیکرت (از ۱= کاملاً مخالفم تا ۵=کاملاً موافقم) استفاده شده است. برای سنجش مولفه تمرکز از پرسشنامه منون و همکاران[۳۴] (۱۹۹۹) و اولسون و همکاران[۳۵] (۲۰۰۵)، برای سنجش مولفه رسمیت از پرسشنامه دشپاند و زالتمن[۳۶] (۱۹۸۲) و مورمن و همکاران[۳۷] (۱۹۹۳) و برای سنجش مولفه تخصص از پرسشنامه اولسون و همکاران (۲۰۰۵) استفاده گردید.
    • پرسشنامه عملکرد سازمانی: عملکرد سازمانی در این تحقیق از طریق پرسشنامه ۵ آیتمی کلایکومب و همکاران[۳۸] (۱۹۹۹) و از روش پنج درجه­ای لیکرت (از ۱= بسیار کم تا ۵=بسیار زیاد) سنجیده شده است.
    • پرسشنامه نوآوری خدمات: سوالات نوآوری خدمات در این پژوهش برگرفته از سوالات چارچیل[۳۹] (۱۹۷۹) بوده که ۵ سوال جهت سنجش این متغیر درنظر گرفته شده است.

۳-۵) روایی و پایائی ابزار اندازه گیری
پیش از اطمینان نهائی به ابزارهای اندازه ­گیری و به کارگیری آن­ها در مرحله اصلی جمع آوری داده ­ها، ضرورت دارد که محقق ازطریق فنون تاکتیکی و علمی، اطمینان لازم را نسبت به روا بودن به کارگیری ابزار مورد نظر و معتبر بودن آن پیدا کند. در واقع روایی و پایائی ویژگی­هائی هستند که هر ابزار سنجش از جمله پرسشنامه و نیز مصاحبه باید دارا باشد. بررسی روایی و پایایی ابزار اندازه‌گیری بسیار مهم می‌باشد که در زیر به شرح آن پرداخته می‌شود.
۳-۵-۱) روایی پرسشنامه
مفهوم روایی به این سؤال پاسخ می‌دهد که ابزار اندازه‌گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می‌سنجد. بدون آگاهی از روایی ابزار اندازه‌گیری نمی­ توان به دقت از داده ­های حاصل از آن اطمینان داشت‌ در تحقیق حاضر، از روش روایی محتوا استفاده شده است. اعتبار محتوا نوعی اعتبار است که برای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه ­گیری به کار برده می­ شود. اگر سؤال‌های پرسشنامه معرف ویژگی و مهارت ویژه‌ای باشد که محقق قصد اندازه‌گیری آن‌ها را داشته، آزمون دارای اعتبار محتوا است. روایی محتوای یک آزمون معمولاً توسط افرادی مشخص در موضوع مورد مطالعه تعیین می­ شود(سرمد،۱۷۰:۱۳۹۱). کلیه سؤالات مطابق با مقالات علمی معتبر که در قسمت چهارچوب نظری مطرح شده است و همچنین دیدگاه­ های تخصصی اساتید مرتبط طراحی گردیده است، لذا اعتبار آن به طریق محتوایی حاصل شده است.
۳-۵-۲)پایایی پرسشنامه

آن­چه در این تحقیق جهت محاسبه ضریب پایایی استفاده شده است. استفاده از ضریب آلفای کرانباخ می­باشد. چرا که تقریباً در همه موارد، آلفای کرانباخ را می­توان شاخص کاملاً مناسب برای اعتبار و هماهنگی درونی به کار برد (سکاران؛۲۲۹:۱۳۸۹).
از همین رو با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS به محاسبه این مقدار پرداخته شده است. فرمول استفاده شده به شکل زیر می باشد:
n
Si2
-۱ = α
n-1))
St2
که در آن:
n تعداد سوالات آزمون واریانس سوال iام واریانس کل آزمون
بعد از تایید نهایی، پرسش­نامه در بین کارکنان سرپرستی بانکها و موسات مالی استان گیلان پخش شد. سپس نتایج آن با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه­ و ­تحلیل شد. که نتایج، بصورت زیر می­باشد.
جدول­ ۳-۱ : آلفای کرانباخ

متغیرها α کرانباخ تعداد سوالات
عملکرد سازمانی ۸۷۳/۰ ۵
نوآوری خدمات ۸۶۶/۰ ۵
تمرکز ۷۷۲/۰ ۳
رسمیت ۷۹۵/۰ ۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




۴-۱٫ ایجاد یک روش نظام مند جهت توجه به نظرات و طرح های ارائه شده از سوی سربازان واقدام مناسب اجرایی پس از تصویب طرح . با اجرای این روش ، کارکنان وظیفه به این نتیجه می رسند که تشکیلات یک سازمان به آنها اهمیت می دهد و به تبع احساس شخصیت نموده و باعث اطاعت پذیری آنان میشود از طرف دیگرطرح های تصویبی کمک شایانی به رفع مشکلات و معضلات موجود می باشد.
۵-۱٫ بین فرماندهان و خانواده سربازان روابطی تعریف و برقرار می شود (مانند انجمن اولیا و مربیان ) تا فرماندهان از روحیات و مشکلات سربازان مطلع شده و برای رفع آن هم اندیشی گردد به دلیل رعایت اصول حفاظتی و محصور بودن محیط های نظامی عمدتا ) اجرای این طرح بسیار مشکل بوده ، ولی به صورت محدود قابل اجرا است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶-۱٫ از گماردن افرادی که دارای مشکلات حاد روانی ، خانوادگی و عاطفی هستند در پست های نگهبانی خودداری شود و هیچ گونه سلاح گرم در اختیار آنان قرار ندهند. برابر مقررات گماردن سربازانی که دارای مشکلات روانی هستند در پست های نگهبانی ممنوع است اما متاسفانه در پاره ای از موارد در نتیجه ی بی توجهی به این امر شاهد حوادث دلخراشی چون خودزنی و دیگرزنی بوده ایم و هنوز پرونده هایی از این دست در دادسراهای نظامی استان ها در جریان رسیدگی است.
۷-۱٫ اعطای مسئولیت ، متناسب با توان جسمی و روان سربازان . این مهم با تشکیل کارنامه رفتاری ، اخلاقی ، خدمتی جهت هریک از کارکنان وظیفه در مراکز آموزش محقق می شود اما مهم تر این است که پس از خاتمه دوره آموزشی ، یگان نیروی انسانی به هنگام تقسیم نیروهای وظیفه به مفاد این کارنامه توجه نمایید، هرچند تناسب بین نیاز یگان ها و مهارت های موجود عامل مهمی جهت رعایت این اصل به حساب می آید.
۸-۱ عدم بکارگیری نیروها در پست های نگهبانی به عنوان وسیله تنبیهی : بسیاری از خودزنی ها و دیگر زنی
و مصرف مواد مخدر،نتیجه گاردن نیروها در پستهای نگهبانی به عنوان تنبیه است.
۲- راه های پیشگیری در حوزه انضباطی
۱-۲ اجرای به موقع آیین نامه انضباطی توسط فرماندهان و پرهیز از اعمال سلیقه شخصی : در این خصوص یگانهای بازرسی با توجه به خصیصه نظارتی که دارند نقش مهمی را در اجرای صحیح آیین نامه انضباطی ایفا می نمایند.
۲-۲ پشتیبانی و تقویت جایگاه و فعالیتهای یگانهای بازرسی به مثابه قوه ناظر نیروهای مسلح توسط فرماندهان ستاد مرکزی و مناطق : یکی از نقاط ضعف موجود، دخالت برخی یگانها در امر بازرسی است.چنین عملی نه تنها جایگاه بازرسی را نزد متخلفان تضعیف می نماید بلکه اجرای آئین نامه انضباطی را که مورد تأیید فرماندهی کل قواست با چالش جدی روبرو می کند که نتیجه آن بی عدالتی و رابطه سالاریست.
۳-۲ نظارت بر نظم زمانی کار و استراحت سربازان. نتیجه عدم چنین نظارتی کاهش بازدهی ، بروز خستگی و کلافگی ، و در نتیجه ارتکاب جرایمی چون فرار و خودزنی خواهد بود.
۴-۲ نظارت بر رعایت سلسله مراتب نظامی توسط فرمانده ارشد یگان : باید سربازان را نسبت به درجات نظامی و ادای احترام ، آموزش کافی داد. در مقابل ، فرماندهان نیز باید جهت رسیدگی به مشکلات سربازان وقت گذاشته تا به هر علت کوچک و قابل حلی سربازان دست به دامن بازرسی نگردند.
۵-۲- ایجاد روش نظام دار، جهت هماهنگی بیشتر فرماندهان با واحد های عقیدتی سیاسی به منظور افزایش فعالیتهای فرهنگی بری سربازان.ارائه گزارشی از مهارتهای فرهنگی سربازان توسط فرماندهان به عقیدتی-سیاسی و در مقابل حضور مستمر نمایندگان عقیدتی در میان جمع سربازان و توجه به دغدغه های آنان بستر مناسبی برای اجرای چنین راهکار مهمی است.
۶-۲ عدم بکارگیری کارکنان وظیفه در مشاغل حساس و ممانعت از دسترسی آنان به اسناد و مدارک طبقه بندی شده.این معزل در امور یارانه یگان ها بیشتر به چشم میخورد که علت اصلی آن کمبود نیروهای پایور متخصص در امررایانه است.
۷-۲ بکارگیری فرماندهان و مسئولان آموزش دیده و مجرب در زمینه برخورد با سربازان : تجربه نشان داده که کارکنان وظیفه به مسئولان آموزش دیده و مودب با احترام می نگرند و از افراد بیسواد و یا بدخلق بیزارند.برخورد مناسب، و در جای خود قاطع با سربازان نقش تربیتی بسیار نافذی را در پی خواهد داشت.
۳- راهکارهای پیشگیری در حوزه فرهنگی :
۱-۳ استفاده از نشریات داخلی، تراکت و فیلم های مناسب جهت آگاه سازی سربازان نسبت به وظایف سازمانی.در این زمینه نشریاتی از قبیل بصیرت و سرباز به طبع می رسد اما در خیلی از موارد یا بدست سربازان نمی رسد یا در توزیع آن حساسیت و دقتی در کار نیست.در زمینه پخش فیلم های آموزشی نیز یا با فقر آرشیو فیلم مواجه هستیم و یا فاصله زمانی بسیاری میان پحش این فیلم ها وجود دارد که عملا اثرات مستمر خود را از دست میدهد.
۲-۳ اعزام سربازان به اردوهای سیاحتی و زیارتی جهت افزایش روحیه همکاری و تقویت حس تعاون و مشارکت آنان بصورت منظم و برنامه ریزی شده.متاسفانه بدلیل کمبود یا نداشتن اعتبارات در این زمینه برای سربازان جز در قالب اعزام کاروان راهیان نور آن هم به شکل بسیار پراکنده و محدود اقدام موثری انجام نشده است.در حالیکه اعزام سربازان خصوصا به اماکن متبرکه، تاثیر مثبتی بر روی آنان خواهد داشت.
۳-۳ تغییر نگرش سربازان در زمینه ارتباط با خانواده در طی دوران خدمت جهت افزایش روحیه مقاومت
و استقلال فردی : در دوران سربازی و ورود به عرضه اجتماع، برخورد صحیح مسئولان و فرماندهان بالاخص در مرکز آموزش نقش بسزایی در روحیه و نگرش کارکنان در محیط جدید داشته و قدم اول استقلال فردی آنان را محکم تر پایه گذاری میکند.
۴- راهکارهای پیشگیری در حوزه نظارت و کنترل :
۱-۴ ایجاد یک روش نظام دار نظارتی بر روی فرماندهان و مسئولان مستقیم سربازان، جهت رفع تبعیض در بین نیروها.
۲-۴ اطلاع رسانی سریع و بموقع در خصوص غیبت سربازان به خانواده های آنان، و اعزام سربازان برای مراجعت به یگانهای متبوع قبل از رسیدن میزان غیبت به حد نصاب فراز.
۳-۴ تقویت و افزایش بازرسی های غیرمحسوس با بهره گرفتن از عوامل نظارتی هوشمند اعم از نیروهای انسانی مجرب و تجهیزات الکترونیکی در امور حساس[۴۷].در خیلی از پادگان ها و محیط های نظامی همچنان از روش های سنتی جهت کنترل تحرکات و آمد و شدها استفاده میشود.شاید دو عامل مهم این امر، یکی عدم تصمیمات قاطع و ارائه دستورالعمل های لازم از ناحیه ستادهای مرکزی در این خصوص و عامل دیگر عدم قبول تکنولوژی های نوین توسط فرماندهان قدیمی باشد.
۴-۴ مراقبت ویژه از افرادی که سابقه ارتکاب جرم داشته یا دارای حالت خطرناک هستند: خدمت وظیفه امری گزینشی نیست که نیروها آن دسته از افرادی که برای نظامی مضر هستند را از خود رفع رجوع نمایند،[۴۸]و لذا تنها میتوان از روش های احتیاطی چون عدم واگذاری پست نگهبانی،بازرسی ویژه بهنگام ورود و خروج و نیز هداست متناوب آنها به هسته های مشاوره استفاده نمود.
۵-۴ نظارت و کنترل در زمینه افزایش سازگاری میان کارکنان پایور و وظیفه زیرجمع.از جمله آمار شکایات واصله به بازرسی ها، همین ناسازگاری میان کارکنان پایور و وظیفه است که نهایتا منجر به مشاجرات لفظی و بعضا ضرب و شتم میگردد.
۶-۴ نظارت و کنترل در زمینه اعمال شیفت های نگهبانی مصوب. آموزش رئیس پاسدار و مسئولان تنظیم نگهبانی محور چنین نظارتی خواهد بود.
۷-۴ نظارت بر اعطای مرخصی استحقاقی[۴۹] و تشویقی به نیروهای وظیفه و پایور
۸-۴ نظارت و کنترل در زمینه رعایت سوابق فردی و اجتماعی کارکنان پایور جهت انتصاب آنان در پست های سازمانی[۵۰].از افرادی که دارای خلق تند و خشن هستند در پست هایی که با ارباب رجوع سروکار دارند استفاده نگردد و از افرادی که دارای ضعف ایمان و تقوا هستند در مشاغلی که با بانوان سروکار دارند خودداری گردد.
۵- راهکارهای آموزشی :
۱-۵ آموزش متناوب وظایف سازمانی و نحوه انجام مناسب آن با برگزاری کلاس های منظم و اعطای نمرات ارزیابی.
۲-۵ برگزاری کلاس هایی جهت فرماندهان مستقیم سربازان در زمینه توجه به شان و کرامت انسانی، نسبت به برقراری ارتباط مناسب با سربازان تحت الامر.
۳-۵ آموزش مهارتهای زندگی جهت سربازان وظیفه.در برخی از نیروها این مهم به علت مشکلات جا و مکان مناسب و نیز عدم همکاری مراکز فنی و حرفه ای اجرا نمی شود.
۴-۵ آگاه سازی تمامی سطوح نیروهای مسلح اعم از وظیفه و پایور در مورد دانستنی های قضایی و جرایم نظامی: متولی این امر یگان های بازرسی و قضایی هستند که با ایجاد تعامل و ارتباط با سازمان قضایی نیروهای مسلح مستقر در مرکز استانها به تشکیل چنین کلاسهایی با شرکت قضات مجرب مباردت می نمایند.
۵-۵ برگزاری کلاس های توجیهی جهت سربازان وظیفه جدیدالورود.این مهم باعث ایجاد آمادگی و آشناسس قبلی سربازان با محیط خدمت شده و زمینه سازگاری هر چه بیشتر آن ها را با یکدیگر و نیز با کارکنان پایور فراهم نماید.
۶- راهکارهای بهداشت محیط نظامی :
۱-۶ ایجاد و تقویت هسته مشاوره جهت کارکنان وظیفه و پایور به منظور کنترل سلامت و بهداشت روانی آنان.
۲-۶ ارتقای کیفیت تعذیه کارکنان و محیط های سالن های غذا خوری سربازان
۳-۶ ایجاد تسهیلات مناسب ورزشی برای کارمنان به ویژه سربازان
۴-۶ بهداشت و زیبایی محیط خدمتی و آسایشگاه های کارکنان مقیم در پادگان[۵۱]
۷- راهکارهای عدالت سازمانی و رفع تبعیض :
۱-۷ تعویض به موقع نگهبانی ها و به کارگیری تمامی سربازان واجد شرایط در پست های نگهبانی
۲-۷ رعایت اصل تشویق و تنبیه نسبت به کارکنان خدوم و خاطی :
۳-۷ اعطای مسئولیت متناسب با توان جسمی و روانی سربازان به هنگام تقسیم کار و مسئولیت
۴-۷ ایجاد یک روش نظامدار جهت پیگیری ، دریافت و تقسیم صحیح و به موقع جیره استحقاقی و وسایل معیشتی و رفاهی کارکنان وظفیه و پایور
۵-۷ بازرسی های نوبه ای و نیز غیرمترقبه از محیط های پادگانی با تکیه بر نقاط جرم خیز.مهم ترین نقاط جرم خیز در محیط نظامی یکی در محل خوابگاهی سربازان و دیگری محل پست های نگهبانی است.بالاخص آسایشگاه برای برخی سربازان مامنی است جهت ارتکاب اعمال خلاف سئونات نظامی و اخلاقی از قبیل استفاده از تلفن همراه، استعمال دخانیات و مواد مخدر و غیره.
۶-۷ جلوگیری از بروز تبعیض در واحدهای تحت الامر :ایجاد تبعیض ناعادلانه، سربازان را برای ارتکاب اعمال خلاف قانون بدلیل ناامیدی از عملکرد صحیح نظام تحریک می نماید.
۸- راهکارهای حقوق سازمانی
۱-۸ اعزام بموقع سربازان وظیفه به مرخصی استحقاقی
۲-۸ پرداخت حقوق، مزایا و جیره های استحقاقی در ظرف زمانی مقرر و مشخص به ویژه برای کارکنان وظیفه
۳-۸ برخورداری فرد از حمایتهای داخلی یگان به تناسب ارزش کار و نحوه انجام آن.اگر نیروی وظیفه ببیند وظایفی را که به نح
و احسن انمجام می دهد مورد توجه فرمانده یا رئیس ذی ربط نیست و عملا جایگاه وی با نفری که خود را در معرض ایفای وظایف قرار نداده، تفاوتی ندارد؛ آیا نتیجه چیزی جز بدبینی و کاهش کارآمدی یگان متبوع خواهد بود؟ در عوض، اعمال روشهایی چون اعطای مرخصی های تشویقی که آرزوی هر سرباز و افسر وظیفه است به تناسب جدیت در کار آنان یک ابزار تشویقی بی هزینه برای یگان ها خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم