کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب
 



این حکایت به رابطه‌ی ویژه میان دیوانگان عاشق و خداوند می‌پردازد و عطار تلویحاً به برتری عشق و عرفان نسبت به زهد و فلسفه اشاره دارد. او دین را از منظر زیبای عرفان می‌بیند. نگاه لطیف و هنری به دین دارد. ولی زاهد نگاه خشک و قانون مدارانه‌ای به دین دارد. پس زمانی که در حکایت فوق، زاهد خشک طبع عبوس، سلام نزدیک ترین همدم دیوانه را به او می رساند؛ طبیعی است این چنین خشم او را بر انگیزد و در لحنی هجو آمیز او را براند و بگوید دست از فضولی‌ات بکش. تو اصلاً از حق هیچ آگاهی نداری. این سخن، طعنه به دیدگاه مطرود کل زاهدان است. دیوانه از مبالغه و سخن گزاف زاهد، به ستوه آمده و ادامه می‌دهد: آخر کجا کار حق بر تو مبنی است ؟ ؛ این استفهام انکاری است حق از وکیلی مانند تو بی نیاز است. تو از میان ما برخیز. از بی هیچ فرستاده سخن می گوید و عمل می کند. در این حکایت، زاهد توسط دیوانه تحقیر و توبیخ می شود که هر دو از شگردهای طنز آفرینی محسوب می شود.
حکایت چهارم مقاله بیست و سوم ۲۳ / ۴ ص ۳۱۶ در بیان حیرت
یک روستایی به شهر رفت و در مسجد جامع آن جا به خواب رفت؛ ولی قبل از خواب برای اینکه گم نشود؛ کدویی را به عنوان نشانه، به پایش بست . کسی جهت شوخی کدو را باز کرد و به پایش بست و بالای سر روستایی خوابید . مرد روستایی بیدار شد و خیلی ناراحت شد از اینکه‌کدو بر پای دیگری بسته شده و حیرت عجیبی به او دست داد؛ گفت : خدایا روستایی دگرگون شد. خدایا اگر او منم پس من کی ام؛ اگر من منم، کدویم کو؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

روستایی در آثار عطار و به طور کل در ادبیات، نماد فرد ساده دل و بی غل و غش است. در این حکایت، شاهد “طنز موقعیت” بسیار جذابی هستیم که حاصل ساده اندیشی روستایی است. روستایی خود را با کدو، می‌شناسد و به محض بازشدن کدو حتی خود را به جا نمی‌آورد.این اوج مبالغه در این قصه است که البته عامل” طنز آفرینی” است و بیانگر مسئله‌ی مهم شناخت نفس، رابطه انسان و خدا و مسئله‌ی جبر و اختیار است.
حکایت چهاردهم مقاله بیست و سوم ۲۳ / ۱۴ / ص ۳۲۱ [در نکوهش زاهدان دنیا مدار]

مفتییی را دید آن پرهیزگار
ج
  بردر سلطان نشسته روز بار
فتویی پرسید از او مرد حلیم   گفت: « این چه جای فتوی ست ای سلیم؟
مرد گفتش « بردر شاه و امیر   هم چه جای مفیّانست ای خرده گیر؟»
ج

این حکایت، در باب نکوهش زاهدان ریاکاری است که هم از قبل دین به امتیازاتی می رسند و هم ازجانب حکومت. و البته شیخ عطار، در حکایات قبلی گفته بود که دین و ملک دو شمشیرند که در یک نیام نمی‌گنجند. پس مرد پرهیزگار در مقام عاقل و دانا کاری عادی انجام می‌دهد و فتوایی می‌پرسد. اینکه مفتی بر حسب منافع روز بار ، ازیاد می‌برد که وظیفه‌اش فتوا دادن است و به او خرده می گیرد؛ از گستاخی و غفلت اوست.
مرد مؤمن جوابی دندان شکن به این پرسش بیجا می دهد؛ تو می گویی در دربار چه جای فتوا پرسیدن است ، من هم می گویم اصلاً در دربار چه جای مفتیان است ای عیب جو! سخنش حقارت بار و از جنس طعنه و تعریض است.
حکایت سوم مقاله‌ی بیست و چهارم ۲۴ / ۳ ص ۳۲۴ [در ستایش قناعت]
گذر اسکندر حین سفرهایش به چین افتاد؛ فغور چین او را به یک مهمانی مجلل دعوت کرد، هنگام صرف غذا، کاسه‌ی پر از جواهر نزد او گذاشت و تعارف کرد. اسکندر تعجب کرد وگفت: گمان نکنم هیچ موجودی به جای نان جواهر بخورد. شاه چنین گفت: مگر تو برای خوردن جواهر عازم سفر نیستی . بخور، نوشن جان این هم یک کاسه پر از جواهر. اسکندر گفت: نه چه کسی چنین گفته ، من به دو گرده نان سیرم . شاه گفت: پس حال که قوتت، جواهر نیست و به دو گرده نان سیری؛ چرا چنین خود را به مشقت انداخته‌ای؟ مگر در روم دو گرده نان نبود که آواره شده‌ای ؟ اسکندر این نصایح را شنید و از آنجا رفت و گفت: سخنان این بزرگ مرد مثل فتوحی برای روحم عمل کرد و تا قیامت غذای روحم خواهد بود. دیگر برای همیشه ترک سفر گفتم و گوشه نشینی خواهم کرد.
حکایت فوق، در ستایش قناعت و نکوهش طمع و زیاده خواهی است. اقدام فغفور چین کمیک است و بهترین شیوه‌ برای شروع پند و اندرز دادن می باشد. سؤالات او به شیوه‌ ی تجاهل العارف است. و شبیه تجاهل سقراطی است.. ابتدا در جبهه‌ی اسکندر، قرار می گیرد. و همراه و همفکر اوست. ولی سرانجام خود اسکندر، بی دخالت فغفور، به اشتباهات خود پی می‌برد. سخنان فغفور، بار ملامت و انذر دارد و گاهی طعنه‌آمیز است.
حکایت پنجم مقاله بیست و چهارم ۲۴ /۵ ص ۳۲۵ [ در نکوهش پادشاهان]
پادشاهی به سراغ دیوانه‌ای آمد و به او گفت : از من حاجتی بخواه. دیوانه گفت: دو حاجت دارم. یکی آنکه از دوزخ نجاتم دهی و دیگر اینکه به بهشتم ببری . پادشاه گفت: ای حیران مانده، این کار من نیست، کار خداست.
از آنجا که پادشاه در کنار خم دیوانه ایستاده بود، دیوانه به او گفت: حال که کاری از تو ساخته نیست ، حداقل از خم دور شو تا آفتاب به آن بتابد، چون من روز وشب در این خم می‌خوابم و گرم می‌شوم، خیل ی هم آسوده هستم. خم جامه‌ی خواب من است. حال که آبی از تو گرم نمی‌شود، لااقل خم را سرد مکن.
حکایت ششم مقاله بیست و چهارم ۲۴/ ۶ ص ۳۲۶ [ در نکوهش پادشاهان ]
روزی دیوانه‌ای جهت در امان ماندن از سنگ انداختن کودکان، به قصر عمید وارد شد. چشمش به عمید افتاد که خدمتکارانش با بادبزن از او مگس می‌راندند. به او گفت: من از شر کودکان مضطر شدم و به سوی تو که گمان می‌کردم مقتدر هستی آمدم تا پناهم دهی و شرّ آن ها را دفع کنی .ولی می‌بینم که خود از من عاجزتری و قدرت راندن چند مگس را نداری. پس چگونه می توانی از پس چند کودک شرور بر آیی؟ تو با این کارها، حتی اگر کودکان مزاحم را از من برانی؛ بازهم بدبخت و سرنگون هستی. تو امیر نیستی بلکه اسیری. تو حاکم نیستی؛ بلکه محکومی.
این حکایات به عادات ناپسند و محقّر پادشاهانی می‌پردازد که در تناقضی مضحک و آشکار؛ علی رغم ادعای قدرت؛ جهت انجام کوچک ترین و البته پست ترین کارهای خود از افراد زیر دست‌شان؛ سوء استفاده می‌کنند. شیخ عطار به عنوان منتقد دین مدار و عارف مسلک؛ این کارها را بر نمی‌تابد و از زبان قهرمان همیشه حق‌گوی حکایاتش؛ دست به اعتراض می‌زند و این چنین در طنز “موقعیت” به تحقیر آنها؛ می‌پردازد. پناه جستن دیوانه به عمید؛ کاری عادی و عاقلانه است ولی حقیقتاً که اقدام عمید، با وجود اینکه امری عادی و جا افتاده در میان صاحبان قدرت است؛ ابلهانه است. هر چند او خود را عاقل می‌داند و سوء استفاده از زیر دستان را حقّ مسلّم خود می پندارد ولی در اصل به دلیل تناقضی که قبلاً ذکر شد؛ مضحک است.
مصراع « کودکان را چون زمن داری تو باز» را می‌توان به دو صورت خواند؛ یکی به صورت خبری و دیگری به صورت پرسشی. ولی در هر صورت دیوانه در این ابیات پایانی با کلام طعن آمیز خود به استخفاف عمید می‌پردازد و نادانی حقیقی او را متذکر می شود. دیوانه در اینجا به حکیمی ژرف اندیش؛ تغییر چهره می‌دهد و مانند عاقلان؛ دست به نصیحت می‌زند.
حکایت هفتم، مقاله بیست و چهارم ۲۴ / ۷ ص ۳۲۶ [ در نکوهش پادشاهان]

کودکی با خویش تنها ساختی   جوز، با خود، جمله تنها باختی
آن یکی پرسید از وی کـ « ای غلام!
ج
  از چه تنها جوز می‌بازی مدام؟»
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-15] [ 09:41:00 ب.ظ ]




مسعود سعد سلمان هم چون همگنان، خطاب به خود و ملامت عمری که غافل از امور اخروی خود به شعر و شاعری پرداخته میگوید:
شاعــری تــو مــــدار روی گران شاعران روی را گـــران نکنند
نکنی آنچه گـــــویی و نه شگفت کانچه گویند شاعـــران نکنند
(مسعود سعد، ۱۳۸۴: ۴۷۵)
سنایی در طی ابیات فراوانی، به بیان نسبت شرع و شعر پرداخته است. در انتهای حدیقه به طور مشروح به این نکته میپردازد. موضوع اصلی سخن او در انتهای نقد و ارزیابی شعر از دیدگاه شرع است. این نقد و ارزیابی نیز ناظر به شعر و شاعری خودش است. او سعی میکند شعر را با معیار شرع بسنجد و از اشعار غیرشرعی تبرّا جوید. سخن خود را با عنوان «شعر و شرع» با این ابیات آغاز می کند:
ای سنایی چو شرع دادت بار دست ازین شاعری و شعــر بدار
شرع دیدی زشعر دل بگسل که گـــــــــدایی نگارد اندر دل
( سنایی، ۱۳۸۷: ۴۳۷)
سنایی به دنبال این ابیات توضیح بیشتری در مسخرگی شعر در مقام مقایسه با شرع میدهد:
او معتقد است شعر صبح کاذب است و شرع صبح صادق. سنایی این حکم را در مورد اشعار خود صادق میداند و همه آنها را نتیجه عقل ناقص خود میشمارد و معتقد است کمال عقل در پیروی از شرع است و بدین ترتیب ضمن تحقیر و نکوهش شعر، با خود عهد میکند که دیگر شعر نگوید:
گر زیم بعد ازین نگویم من در جهان بیش و کم به نظم سخن
( همان: ۴۳۹)
خاقانی نیز تحت تأثیر همین اندیشه غالب، بر این باور است که شاعری در نفس خود، عیب نیست مگر اینکه شاعر به جای پند و نصیحت و دفاع از حق تملّق نماید و زبان به دروغ و ناروا بیالاید، بنابراین آیات ۲۲۴ تا۲۲۷ سوره الشعرا (۲۶) را اقتباس کرده و میگوید:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عروس عافیت آنگه قبول کرد مرا که عمر بیش بها دادمش به شیربها
مرا به منزل “الالّذین” فــرود آور فروگشای زمــن طمطراق «الشعرا»
(خاقانی، ۱۳۸۷: ۱۴ )
۵-۳- در ستایش شعر
شاعران و سخنوران همان گونه که در نکوهش و مذمّت شعر سخن گفته‌اند در ستایش و تکریم آن نیز معانی و مضامین رنگین و زیبایی سروده‌اند و چندان پایه شعر را بالا برده‌اند که جایگاهش را در عرش اعلا قرارداده‌ و با تعابیر شکوهمندی چون سحر حلال، سحر مبین، سخن جاودان، رمز عشق، نغمه الهی، سخن حق، لطیفه الهی و بسیاری تعابیر زیبای دیگر از آن یاد کرده‌اند.
اسماعیل پورشاهیان در کتاب «بحثی در فلسفه، زبان و شعر»، مینویسد: «در الهیات مسیحی، خداوند همان لوگوس است. در انجیل می‌خوانیم: در آغاز لوگوس بود و لوگوس خدا بود… یعنی خدا همان خرد زبانی‌ست. اندیشه هم چنان‌که گفتم نمی‌تواند از زبان منتزع شود. تصوّر سوژه‌ی دکارتی هم خارج از زبان، مهمل است. بر این اساس، شعر که به زبان وابسته است، نزدیک‌ترین هنر به اندیشه و حقیقت است. ما از اهمیّت شعر در رمانتیسیسم آلمانی آگاه هستیم. آن‌ها جایگاهی برابر با فلسفه به شعر می‌دادند و هگل شعررا فلسفه‌ منظوم می‌خواند. به واقع شعر و فلسفه به ‌ویژه از آن رو که در زبان رخ می‌دهند، دو روی یک سکّه هستند. ما معتقدیم شعر ظرفیت‌های اندیشه و زبان را گسترش می‌دهد. فلسفه نیز چنین می‌کند.
هگل جایی گفته بود که من با فلسفه‌ خود، زبان آلمانی را به آلمانی‌ها یاد داده‌ام. فلسفه و شعر، سوراخ‌ها و زخم‌های زبان را به دو شیوه‌ی متفاوت نمایش می‌دهند. ویتگشتاین رسالت فلسفه را بازداشتن عقل از افسون شدن توسّط واژه‌ها می‌خواند. همین رسالت را هم ما برای شعر مدرن قائل هستیم. به ‌ویژه آن‌ که در فلسفه‌ معاصر، نقد عقل محض کانتی و بازشناسی توهمات متافیزیکی، جای خود را به نقد قلمروهای حقیقت در زبان داده است.»
( پورشاهیان، ۱۳۸۴: ۵۴)
شعر از قدیم الایّام معمول بوده و شاید بتوان گفت قدرت شعرگفتن در بشر همزمان با قدرت بیان بوده است. حتى بعضى آنرا از غرایز فطرى انسان به حساب آوردهاند. اهمیّت شعر درنزد انسان به قدرى است که او در ایّام خاصى تمایل به سرودن آن دارد؛ مثلاً مادر موقع بچهدارى که کودک خود را به رقص در مى‏آورد عموماً الفاظى خیالى توأم با وزنى هر چند محدود بر زبان جارى مى‏کند و گاهى اوقات با صداى خود ترانهاى هم مناسب با آن، به اجرا در مى‏آورد و هم چنین در مصائب، باز این خصوصیت را بیشتر در زنها، خصوصاً زنان عزادار و مصیبت دیده به خوبى مشاهده مى‏کنیم.
ناصر مکارم شیرازی مینویسد: «شعر سلفِ صالح، تنها یک سرى الفاظ نیست که در قالب نظم ریخته شده باشند، یا واژههاى محض نیست که به رشته نظم کشیده شده باشند و بس، بلکه برداشت ما آن است که اینها یک سرى مباحث بسیار بلند معرفتىِ برگرفته از کتاب و سنّت و دروس عالیهی نشأت گرفته از فلسفه و آموزههاى دینى و تاریخى و مواعظ حسنه و اخلاق، هستند، افزون بر فنون ادبیّات و رشتههاى لغت و مبانى تاریخ که درآنها یافت میشود؛ از این رو شعرى که در بردارنده این ابعاد باشد، مطلوب دانشمند، و مقصود حکما، و نیاز علماى اخلاق، و خواسته ادیبان و آرزوى مورّخان است، بلکه باید گفت خواسته همه جوامع بشرى است.» ( مکارم شیرازی، ۱۳۸۳: ۱۰۲)
این نویسنده درباره شعر مذهبى مینویسد: « شعر مذهبى اهداف دیگرى دارد که از مهمترین مطالب موجود در شعر گذشتگان است؛ که عبارتند از: دلیل آوردن بر مذهب و دعوت به حق و گسترش فضایل آل الله، و نشر روحیّات عترت پاک در میان جامعه که به صورت دلکش و شیوا و با روش نو انجام گرفته و با جان و روح افراد آمیخته و به گوش دور و نزدیک مىرسد و بین دوست و دشمن دهان به دهان نقل مىشود، تا زمانى که صداى آن در هستى پیچیده و آوازهاش بر چهار سوى جهان چیره و زیبایى ذکر آن در سراسر کیهان، رواج و گسترش یافته و پراکنده مىگردد و آویزه گوشها مىشود. تا آنجا که این اشعار مذهبى آواز شترسواران شود که با آن شتران خود را به پیش برانند و ترانهی زنان آوازه خوان گردد که در مجالس شاهان و خلفا و اُمرا به آن چهچه زنند و مادران شیرده براى بچههاى شیرخوار در گهواره زمزمه کنند و پس از پایان شیر خوارى آنان را با آن اشعار و سرودها در دامن خود به رقص درآورند و پدران از آغاز رشد فرزندان، آن را بر گوششان بخوانند، تا آنان بر این اندیشه رشد و نمو کرده و به جوانى برسند.» (همان : ۱۱۰)
پورشاهیان، مینویسد:« زبان وجه تمایز انسان از حیوان است و قوهّ‌ی آدمی در سنجش و نمایش خیر و شر است. شاعر با زبان و بهتر بگوییم با لوگوس سر و کار دارد. اگر به تفکّر یونانی رجوع کنیم می‌بینیم که لوگوس و «آتش» در فلسفه‌ هراکلیتوس یکی هستند. همان آتشی که پرومته از خدایان می‌رباید و به انسان‌ها هدیه می‌دهد. این اسطوره اهمیّت زبان و لوگوس را نشان می‌دهد. لوگوس به مثابه‌ی زبان، در معنای دقیق‌ترش، خرد کلامی‌ست یا خردی که به زبان وابسته است. هم‌چنان که می‌دانیم، زبان در اندیشه‌ی ‌معاصر نه محمل اندیشه، بلکه خود اندیشه است. ریشه‌های اندیشه و فرهنگ مسلّط را باید در زبان مسلّط پیدا کرد. این همان نکته‌ی اساسی‌ست که رابطه‌ی زبان و ایدئولوژی را نشان می‌دهد. زبان ایدئولوژیک است، چراکه اگر به تفاوت زبان و صوت بازگردیم، این زبان است که قادر به نمایش خیر و شر است و نه صوت. پس شاعر با چیزی سر و کار دارد که ابزار نمایش خیر و شر است و منازعات گفتمانی از طریق آن صورت می‌گیرد. همین مسئله اهمیت زبان و شعر را نشان می‌دهد.» ( پورشاهیان، ۱۳۸۴: ۶۹)
محمد تقی جعفری در کتاب «زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام » می نویسد: «با ظهور اسلام در جزیره العرب، نه تنها اهمیت و مقام و رتبه شعر، تنزل نیافت بلکه شعر به نحو بهترى به حیاط خود ادامه داده و با ترغیبها و تشویقهاى پیامبر و توجه آن حضرت به مقام شعر و شاعرى مکان و مقام خود را به نحو مطلوبترى افزایش داد. در تاریخ مى‏بینیم که در بین اسراى جنگ احد، اسیرى که شاعر است مورد لطف پیامبر قرار گرفته و بر او منّت نهاده و آزادش مى‏کند؛ امّا بر خلاف دیگر اسیران از او فدیه دریافت نکرده؛ ولى در مقابل آزادى او تعهّد مى‏گیرند که بر ضد اسلام و مسلمین شعر نسراید. و یا در جاى دیگر پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کعب بن زهیر را مهدور الدم دانسته و خون او را مباح نمودهاند؛ ولى به جهت شعرى که سروده بود مورد توجه پیامبر قرار گرفته و حضرت او را مورد عفو و مرحمت قرار مى‏دهند.» ( جعفری، ۱۳۸۸: ۱۵۲)
در اشعار شاعران فارسی زبان در ادوار مورد مطالعه، شعر و شاعری به نحو بارزی مورد ستایش قرار گرفته تا آنجا که ازآن به عنوان تجلّیگاه عشق خداوندی یاد شده وآن را الهام غیب، توصیف کرده‌اند.
فقیه و اصولی بزرگ آیت الله شیخ محمدرضا مظفر(۱۳۸۳-۱۳۲۲ ه- ق) درکتاب منطق در این باره میگوید:« شعر فایده های بیشماری در زندگی اجتماعی دارد. با شعر میتوان در جایی که مورد نیاز باشد عواطف و احساسات را در مسیر اهداف دینی و اجتماعی تحریک کرد. وی سپس هفت فایده برای شعر گفتهاند. مثل: پرورش روحیه حماسی، برانگیختن عواطف انسانی، موعظه کردن، تهذیب نفس و … » ( مظفر، ۱۳۸۵: ۴۰۵ )
این عالم بزرگ دین، هم چنین درباره‌ی علّت تأثیر ماندگار شعر، گفته است: « رکن اساسی شعر، تصویر و خیال پردازی و صحنهسازی است. مواجهه عادی با واقعیتها، تاثیری معمولی دارد ولی اگر مطلب و واقعیتی همراه با تشبیه، مجاز، استعاره و تصویرپردازی باشد، تاثیری ژرف و شگرف خواهد داشت، مخصوصاً اگر همراه با وزن و قافیه و ردیف مناسبی هم باشد.» ( همان: ۴۰۷)
چنان که پیدا است، آیت الله مظفر نه تنها شعر را بیفایده نمیداند بلکه فواید زیادی در زمینه‌های مختلف برای آن قایل است و به راز ماندگاری آن نیز اشارات عالمانهای میکند.
شارل بودلر (۱۸۶۷- ۱۸۲۱م) بیگمان یکی از تأثیرگذارترین شاعران فرانسه و جهان در قرن اخیر محسوب میشود. بودلر به خاطر نقدی که درباره «فواید شعر» نوشته نیز به شهرت زیادی دست یافته است. او این اندیشه را مطرح کرده که تنها بر شعری که به شکل زیبایی خالص و ناب جلوهگر شود، می توان نام شعر نهاد، نه بر آن اشعاری که میخواهند به ما چیزی یاد بدهند یا پیامی سیاسی را انتقال دهند. (بودلر، ۱۳۸۷: ۱۵۹)
بودلر را امروز به عنوان یکی از مهمترین چهرههای تأثیرگذار بر ادبیّات قرن بیستم میشناسند. اشعار و تا حدودی نقدهای ادبی او تأثیر بسیار عمیقی بر نسل نویسندگان بعد از او چه در فرانسه و چه در خارج از آن کشور داشته و همچنان نیز تا امروز تأثیرگذار باقی مانده است. او معتقد است : « سه‌ روز می‌توان‌ بدون‌ نان‌ به‌ سر برد، بدون‌ شعر هرگز، و کسانی‌ که‌ جز این‌ فکر کنند در اشتباهند .» ( همان : ۲۶۰)
یونگ کارل گوستاو، (۱۹۶۱ - ۱۸۷۵ ) روان شناس بزرگ فرانسوی، در این خصوص میگوید:« شاعران و نویسندگان برای خلق و آفرینش آثار هنری از صور ذهنی و تخیّلات خویش کمک میگیرند که این عناصر ریشه در ناخودآگاه ذهن همه‌ی افراد بشر دارند و در ذهن شاعر و نویسنده به لایه های ناخودآگاه ذهن میرسند و مقدمه‌ی پیوند میان روان شناسی، هنر و ادب می‌گردند. از نظر یونگ «هنرمند، مفسر رازهای روح زمان خویش است بدون این که خواهان آن باشد، مانند هر پیامبر راستین.» او تصور میکند که از ژرفای وجود خود سخن میگوید، اما روح زمان است که از طریق دهانش سخن میگوید و آن چه که وی میگوید وجود دارد، زیرا تأثیر گذار است». (یونگ، ۱۳۷۹: ۲۴۲).
ازسرودهها وگفته‌های قدما و معاصران، نمونه‌های ‌زیاد مییابیم که متضمّن مضامین و ترکیبات و اصطلاحات جالب و زیبایی درباره منزلت و جایگاه شعر و شاعری است که در ادامه به صورت موضوعی مورد بررسی قرار میدهیم.
۵-۳-۱- ارتباط شعر و خرد
در ارتباط شعر با خرد و دانایی و حکمت، سخن بسیار گفته شده است. بین شاعران بزرگ، فردوسی که بزرگترین شاعر سده‌های چهارم و پنجم هجری و بزرگ ترین شاعر سبک خراسانی و نیز بلند پایه‌ترین حماسه سرای ایران بلکه جهان است، با آن که زمینه کار او اشعار حماسی و رزمی و پهلوانی است ستایش او را عقل و خرد و همچنین ستودن ثمرات عقل و خرد در شاهنامه فردوسی، ابیاتی را در حجم یک کتاب و منظومه مستقل تشکیل میدهد؛ بطوری‌که ابیاتی که درباره خرد و نصایح و آداب زیستن در ایّام زندگانی در میان رزمنامه‌ها سروده شده، خود بالغ بر هزاران بیت می شود. فردوسی آغاز کتاب خود را با ستایش خرد آغاز میکند و خداوند عالم را خدای عطا کنندهی جان و خرد میداند که به عقیدهی فردوسی اندیشه و تفکّر از این توصیف فراتر نمیرود. دراین ابیات«سخن» به عنوان نیروی ویژه‌ای که شاعر از آن بهرهمند است به طور خاص گوهر وجود و خرد شمرده میشود که مرد دانا از آن برخوردار است. او در این باره میگوید:
ز یزدان و از ما بر آن کس درود که تارش خرد باشد و داد پود
( فردوسی، ۱۳۸۵: ج۱: ۴۳)
فردوسی در آغاز داستان سیاوش ، راوی را که در این داستان خطاب به خود شاعر است با صفاتی چون «بیدار مغز»خطاب میکند. او هم چنین میگوید چون سخن، خردمندانه بیان گردد، روان سراینده نیز آرامش می یابد.
کنون ای سخن گوی بیدار مغز یکی داستانی بپیــــــــــرای نغز
سخن چون برابر شود با خــرد روان سرایــــــــــنده رامش برد
( همان: ۵۱۳)
فردوسی، آنچه را که مایه خوبی یا بدی شعر و به تعبیر فردوسی،« سخن» است، اندیشه و خرد سراینده توصیف میکند. او معتقد است از اندیشه بد، کنش بد میآید و از اندیشه خوب، «خرد» که در اساس، نمیتواند بد باشد، متولّد میگردد. در بسیاری از اشعار فردوسی «خرد» نیکی مطلق است و با ذات خداوند برابر است.
کسی را که اندیشه ناخـوش بود بـــدان ناخوشی رای اوگش بود
همی خویشتن را چلیپـا کـــند به پیش خردمنـــــد رسوا کند
ولیکن نبیند کس آهوی خویش ترا روشن آید همه خوی خویش
اگر داد باید کــــــه ماند بجای بپیرای ازین پس بــــدانا نمـای
( همان: ۵۱۳)
فردوسی میگوید اگر مرد دانا سخن تو را بپسندد، مایه آبرو و بزرگی تو را در جامعه فراهم آورده است. فردوسی بعد از این بیان، معتقد است که اگر بخت یاری کند و او بتواند این داستان را به شعر بپرورد، درختی گشن و میوهدار از آن خواهد رُست که هرگز بار و برگ آن، رنگ مرگ و خزان نخواهد گرفت. به این طریق دو اصل دربیان فردوسی ظاهر میگردد. نخست این که سخن یا شعر باید توأم با خرد باشد و دوم این که سخن و یا شعر اگر با خرد همر اه گشت، ضمن ایجاد آبرو و نام نیک برای گوینده، نامیرا خواهد بود:
چــو دانا پسندد پسندیده گشت به جوی تو در آب چون دیده گشت
زگفتار دهقان کــــنون داستان تو برخوان و بـــــرگـوی با راستان
کهــن گشته این داستانها ز من همی نـــــــــو شود بر سر انجمن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ب.ظ ]




 

فطری

 

غیرفطری

 
 

معنوی

 

طبیعی(مادی)

 

غریزی(مادی)

 
 

ادراکی(دانشی)

 

احساسی(گرایشی)

 
 
 
 
 

حقیقت جویی

 

خیرخواهی

 

گرایش به جمال و زیبایی

 

گرایش به خلاقیت و ابداع

 

عشق و پرستش

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نیازهای واقعی و نیازهای کاذب (غیر واقعی):
نیازهای انسان را می‌توان به نیازهای واقعی و نیازهای کاذب تقسیم کرد. نیازهای کاذب نیازهایی هستند که از هیچ واقعیت عینی نشات نمی‌گیرند، بلکه شکل گرفته از مجموعه ای از پندارها و خیالات شعارگونه و بی‌محتواست که گاه برای پیشبرد اهداف خاصی ایجاد و پیگیری می‌شوند. نیازهای واقعی نیازهایی هستند که از یک واقعیت عینی در انسان مایه می‌گیرند و خود به دو دسته «مادی» و«معنوی» تقسیم می‌شوند. نیازهای مادی در محدوده بعد مادی انسان مطرح می‌شوند، بنابرین کاربرد محدودی دارد و نمی‌تواند در زمینه معنوی کارایی داشته باشد و انسان را به تلاش وامی‌دارد، ولی نیازهای معنوی با ورود به حیطه روح آدمی از کاربرد وسیعی برخوردار است (جمعی از علما و اندیشمندان، ۱۳۷۵، ص۹۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کاتلر در کتاب اصول بازاریابی، نظری دیگر دارد و اعلام می‌دارد که این نیازها به وسیله بازاریاب‌ها پدید نمی‌آیند، بلکه بخشی از وجود انسان را تشکیل می‌دهند. در واقع از این جمله می‌توان فهمید که وی اعتقادی به نیاز کاذب نداشته و منشاء نیازها را وجود انسان می‌داند (کاتلر، ۲۰۰۵، ص۱۵ ).
برای تبیین بهتر نظر کاتلر بهتر است به تعاریف وی از نیاز، خواست و تقاضا اشاره شود، که در ادامه خواهد آمد:
نیاز انسانی: یعنی چیزی که انسان احساس می‌کند از آن محروم مانده است.
خواست: گونه‌ای از نیاز انسانی است که در اثر فرهنگ و شخصیت فردی شکل می‌گیرد. یک شخصیت گرسنه در ایالات متحده آمریکا احتمالا خواستار یک ساندویچ، سیب زمینی سرخ کرده و کوکاکولا باشد. یک شخص گرسنه در جزیره بالی خواستار انبه، گوشت خوک و نخود فرنگی است. خواست را بر چیزهایی که نیاز را برآورده سازند، بیان می‌نمایند.
تقاضا: اگر خواست پشتوانه خرید داشته باشد به صورت تقاضا در خواهد آمد (کاتلر، ۲۰۰۵، ص۱۵).
نیازها دو نوع هستند یا منجر به تقاضا می شوند یا خیر.
نیازهای منجر به تقاضا: یا سالم است(در مسیر تعالی انسان) یا ناسالم
نیازهای ناسالم یا ناشی از نیازی است که ذاتا ناسالم است؛ یا به دلیل بالا بودن و زیاد از حد ارضا شدن یک نیاز سالم یا به بیان دیگر تجاوز کردن یک نیاز سالم از حد و حدود خود است. منظور از نیاز ذاتا ناسالم نیازی است که به اشتباه درک می‌شود.
سه دسته نیاز ناسالم داریم:

  • ذاتا ناسالم مانند موادمخدر

۲.ذاتا سالم اما منحرف شده، مانند بت‌پرستی یا هم‌جنس‌گرایی
۳.ذاتا سالم اما افراط شده مانند انواع تجملات و مصرف‌گرایی افراطی
سه شکاف را می‌توان از خود انسان تا تقاضای او برشمرد. به نظر می‌رسد با توجه به تعریف کاتلر از نیاز، خواست و تقاضا، نیاز واقعی همان نیاز انسانی کاتلر و نیاز کاذب یک شکاف در مرحله خواست باشد.
سه شکاف را می‌توان در مسیر نیاز تا تقاضای انسان برشمرد:
شکل شماره ۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]




۵-۶- محدودیت های پژوهش

    1. در مدل مورد نظر پژوهش حاضر به علت کثرت تعداد متغیرها و محدودیت های مدل تحلیل مسیر امکان بررسی برخی از متغیرها وجود نداشت.
    1. پژوهش حاضر در میان دبیران تربیت بدنی شیراز صورت گرفته است، لذا نتایج حاصله به این جامعه آماری قابل تعمیم است. و در تعمیم آن به سایر جوامع آماری می بایست احتیاط لازم صورت گیرد.
    1. جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامه استفاده شده است که خود دارای برخی محدودیت های ذاتی می باشد.

۵-۷- موانع و مشکلات پژوهش
۱- عدم همکاری مدیران برخی از مدارس به هنگام جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دبیران مربوطه.
۲- عدم همکاری بخش حراست برخی از نواحی شیراز، برای گرفتن تأییدیه از بخش تحقیقات و پژوهش آن نواحی.

۳- عدم دسترسی به برخی پایگاه های اطلاعاتی خارجی.
۴- عدم همکاری بعضی از معلمان و برگشت ندادن تعدادی از پرسشنامه ها.
منابع فارسی
- بدلی، زهرا (۱۳۸۹). درک نادرست مدیران عامل از اشتیاق کاری کارکنان تحت عنوان اشتیاق کاری و انگیزش. فصلنامه تدبیر،(۲۲۵)، ۸۷٫
- بهاری، فرشاد (۱۳۸۹). مبانی امید و امید درمانی: راهنمای امید آفرینی. تهران : انتشارات دانژه.
- بهادری خسرو شاهی، جعفر؛ هاشمی نصرت آبادی، تورج و عدل نسب، لادن (۱۳۹۱). مقایسه تیپ شخصیتیD و فرسودگی حیاتی در بیماران قلبی و افراد عادی. مقاله ۶، دوره ۱، (۳)، پاییز ۱۳۹۱، ۶۰-۶۸٫
- پرچم، اعظم و همکاران ( ۱۳۹۲). ابعاد سه گانه ی نظریه امید اسنایدر و تطبیق آن با دیدگاه قرآن کریم. دو فصلنامۀ علمی پژوهشی تحقیقات علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا. ۱۰(۱)، ۲۹-۱٫
- پورعباس، علی (۱۳۸۷). اثربخشی شرکت در کارگاه های خودکارآمدی براشتیاق شغلی کارمندان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
- پیریایی، صالحه و ارشدی، نسرین(۱۳۹۰). اثر امنیت شغلی وعدالت سازمانی برقصد ترک شغل، نقش واسطه ای اعتمادبه مدیریت ارشد. فصلنامه مشاوره شغلی وسازمانی. دوره چهارم(۱۱)، تابستان ۱۳۹۱، ۹۴- ۷۸٫
- جعفری، سکینه (۱۳۹۱). بررسی رابطه نوع جهان بینی رهبری و جو سازمانی در دانشگاه شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شیراز . ۱۷-۱۴٫
- جعفری، سکینه و میرمقدم، کاظم(۱۳۹۲). بررسی نقش رهبری خدمت گزار در توسعه سرمایه اجتماعی. فصلنامه توسعه. سال هشتم، (۲۸) ، ۹۶-۶۵٫
- جمال زاده، زینب(۱۳۹۱). « بررسی رابطه میزان اشتیاق شغلی و ابعاد نگرش های کاری کارکنان دردستگاه های اجرایی شهرستان کاشمر». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
- حسینی قمی،طاهره ( ۱۳۹۰). روانشناسی مثبت نگرمشاورمدرسه، (۳)، ۶۴-۶۲٫
- حمزه زاده، مهدی و همکاران ( ۱۳۹۱). تاثیر خوش بینی بر سوگیری توجه در تعامل با هدفداریروانشناسی معاصر. شماره ۷(۲)، ۵۰-۴۱٫
- خدایی، قربانعلی(۱۳۸۶). خوش بینی آموخته شده. تهران: انتشارات چنار.
- خلیلی باهر، روزبه(۱۳۹۲). « بررسی ارتباط رهبری اصیل باخلاقیت با توجه به نقش میانجی سرمایه روان شناختی کارکنان اداره آموزش فنی وحرفه ای استان گیلان ». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات وعلوم انسانی، دانشگاه گیلان.
- دیانتی نسب، مدینه(۱۳۹۲). « بررسی نقش واسطه گری استرس شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی وعملکرد شغلی کارکنان واحدعملیاتی منطقه دشت گز نفت و گاز گچساران». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد مرودشت.
- رحیمی، فاطمه .عریضی، حمیدرضا. نوری، ابوالقاسم(۱۳۹۱). رابطه سرمایه روانشناختی درمحیط کار کارکنان با شور و شوق کاری آنان درسازمان. فصلنامه مشاوره شغلی وسازمانی. دوره ۴، (۱۲)، ۹-۳۰٫
- رحیمیان بوگر، اسحاق؛ اصغر نژادفرید، علی اصغر(۱۳۸۷). رابطه سرسختی روانشناختی و خود تاب آوری با سلامت روان در جوانان و بزرگسالان بازمانده زلزله شهرستان بممجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، شماره ۱۴(۱)، ۶۳-۶۲٫
-زارع­زاده، کمال (۱۳۸۵). مقایسه خودکارآمدی و خلاقیت در دانش آموزان کاربر اینترنت و غیر کاربر. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی. دانشگاه تربیت معلم تهران.
- زرگران مقدم، صدیقه(۱۳۹۰). «تأثیر منابع و تقاضاهای شغلی بر فرسودگی شغلی و اشتیاق شغلی کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
- سامانی، سیامک و همکاران ( ۱۳۸۶). تاب آوری، سلامت روانی و رضایتمندی از زندگیمجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، شماره ۱۳(۳)، ۲۹۱-۲۹۰٫
- سلیگمن، مارتین(۱۹۹۷). خوش بینی آموخته شده. ترجمه : کریمی و افراز(۱۳۸۷) . تهران: انتشارات بهار سبز.
- سلیگمن، مارتین(۲۰۰۴). شادمانی درونی. ترجمه : تبریزی، کریمی و نیلوفری (۱۳۸۸) . تهران: نشر دانژه.
- سیما راصل، نسترن؛ فیاضی، مرجان؛ قلی پور، آرین ( ۱۳۸۹). تبیین پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت در سازمان ،(۱۷)، ۴۵ – ۲۳.
- شهبازی، فاطمه(۱۳۹۲). « اثرویژگی های محیط کار و حمایت اجتماعی ادراک شده در کار بر قصد ترک شغل با میانجی گری خشنودی شغلی و فرسودگی عاطفی در کارکنان اقماری». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
- صمیمی، مهدی و علوی، سید بابک (۱۳۹۳). شناسایی عوامل موقعیتی و زمینه ای اثربخشی رهبری توزیع شده؛ مطالعه موردی چندگانه تیم های موسس گرایش تحصیلی بین رشته ای در دانشگاه صنعتی شریفپژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی، دوره  ۱، (۲)، زمستان۹۳، ۱- ۵۰.
- عزیزی ابرقوئی، محسن (۱۳۸۹). «رابطه بین خودکارآمدی و کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران». پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
- عســگری باجگرانی، محبوبه (۱۳۹۰). «تعیین تأثیر استراتژی مدیریت اســتعداد بر درگیری عاطفی ذهنی کارکنان شهرداری شهر اصفهان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
- علاء الدینی، زهره(۱۳۸۷). «بررسی امید درمانی گروهی بر دانشجویان دانشگاه اصفهان». پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان.
- علیپور، احمد؛ صفاری نیا، مجید؛ صرامی فروشانی، غلامرضا؛ آقاعلیخانی، علی محمد و آخوندی، نیلا(۱۳۹۲). بررسی اثربخشی مداخله سرمایه روانشناختی لوتانز بر فرسودگی شغلی کارشناسان شاغل در شرکت ایران خودرو دیزل، فصلنامه علمی تخصصی طب کار، (۳) ، ۴۱-۳۰٫
- فراهانی، محمد نقی (۱۳۸۷). روانشناسی شخصیت.تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی تربیت معلم.
- فروهر (۱۳۹۰). بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و کارآفرینی سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان. فصل نامه ی فرهنگ مشاوره وروان درمانی، سال دوم، شماره ی ۸، زمستان ۱۳۹۰٫
- فولاد چنگ، محبوبه و موسوی، سید حنظله ( ۱۳۸۷). بررسی رابطه تاب آوری و افسردگی در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز. مجموعه مقالات چهارمین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان، ۳۳۹-۳۳۷٫
- کاهه، مریم(۱۳۹۱).« رابطه رهبری اصیل باعملکرد خلاق واشتیاق به کار شرکت خودرو سازی زامیاد». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی.
- کردمیرزا نیکوزاده، عزت الله .( ۱۳۸۸). الگویابی زیستی- روانی- معنوی در افراد وابسته به مواد و تدوین برنامه مداخله برای ارتقاء تاب آوری مبتنی بر روایت شناسی­ شناختی و روانشناسی مثبت نگر. پایان نامه دکترای روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
- کریمى مزیدى و همکاران ( ۱۳۹۱). تحلیلى مقطعى از سرمایه ى روانشناختى و سازه هاى آن، بر سلامت عمومى نیروى کار در کتابخانه هاى دولتى، بهبود مدیریت،(۲)، ۴۰-۲۳٫
- کریمی، معصومه (۱۳۸۴). بررسی ارتباط عزت نفس با فرسودگی شغلی در پرستاران شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی مشهداسرار- مجله دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار، شماره۱۰(۳) ، ۷۹-۷۳٫
- کدیور، پروین (۱۳۹۰). روانشناسی تربیتی. تهران: انتشارات سمت.
- کیامرثی، آذر؛ آریاپوران، سعید و نگراوی، فرشته (۱۳۹۰). رابطه اختلالات شخصیت با علایم روانشناختی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان. یافته هاى نو در روانشناسى، ۶(۱۸)، ۱۱۷-۱۰۳٫
- گنجی، حمزه (۱۳۸۵). بهداشت روانی. تهران: انتشارات ارسباران.
- محمدی، مسعود؛ جزایری ،علیرضا؛ رفیعی، امیر حسن؛ جوکار، بهرام؛ پورشهباز، عباس (۱۳۸۵). بررسی عوامل تاب آور در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد مخدر. فصلنامه علمی – پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، (۳)، ۲۰۰-۱۹۹٫

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]




۳۰

۰.۹۰۸

جدول(۶-۳) : ضریب پایایی پرسشنامه هنرآموزان
۷-۳.روش گردآوری اطلاعات
برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش بهره گیری شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) روش کتابخانه ای و اینترنت : جهت بررسی و مطالعه مبانی نظری موضوع پژوهش و دستیابی به اطلاعات اولیه با بهره گرفتن از کتب و نشریات داخلی و خارجی و همچنین استفاده از شبکه جهانی اینترنت به منظور دستیابی به مقالات مرتبط با موضوع تحقیق از این روش استفاده گردید.
ب) استفاده از پرسشنامه : با استفاده ازدو پرسشنامه ” هنرجویان وهنرآموزان ” جمع آوری اطلاعات مورد نیازپژوهش رابصورت نمونه طبقه ای تصادفی پس ازدریافت معرفی نامه ازسازمان آموزش و پرورش استان سمنان و با مراجعه حضوری به ادارات آموزش و پرورش شهرستان های استان وسپس به هنرستان های تابعه واز طریق دفتر ثبت مشخصات آدرس وشماره تماس افراد مورد نظررا انتخاب وپرسشنامه ارائه گردید. همچنین درهرشهرستان وهنرستان یکی ازکارکنان معتمد پژوهشگر به عنوان رابط انتخاب وتوضیحات کامل جهت راهنمایی احتمالی هنرجویان وهنرآموزان به وی ارائه گردید. پرسشنامه های تکمیل شده توسط محقق و رابطین جمع آوری شد .
۸-۳.شیوه تجزیه و تحلیل داده ها
دراین پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی وازطریق نرم افزارSpss[110](VER15) استفاده گردید. با توجه به این که این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است، از این رو در روش توصیفی آماره هایی چون میانگین ،انحراف استاندارد و نمودارها و جداول فراوانی متعدد مورد استفاده قرارگرفت .
۹-۳)آزمون فرضیه:
برای آزمون فرضیه فوق فرض Hº و H1 را به صورت زیر بیان می نماییم :
میانگین= `m میانگین گویه های سوال پژوهشی = m

با توجه به نتایج به دست آمده میانگین نمرات معیار برای نمونه مورد مطالعه برابر است با :
و  که درنتیجه nبرای هنرجویان ۱۶۸نفر وبرای هنرآموزان ۱۲۲نفرنمونه آماری
می باشد که طبق رابطه

مقدار z را محاسبه و با دقت به مقدارآن تحلیل وبررسی نقش گویه ها ودرنتیجه رد یا پذیرش سوال یا فرضیه پژوهشی میرسیم(فرگوسن وناکاته،۲۰۰۰به نقل از دلاور ونقش بندی).
۴
فصل چهارم:
تجزیه وتحلیل آماری
۱-۴) مقدمهدراین فصل ابتدا به توصیف داده های مربوط به متغیر های تحقیق پرداخته می شود، سپس یافته های مربوط به فرضیه ها ومتغیرها وانجام مقایسه ها درغالب جداول، و نمودارها، به همراه توضیحات لازم ارائه خواهد شد.
۱-۱-۴)الف - هنرجویان
۲-۱-۴ ) بخش اول: اطلاعات جمعیت شناختی
دراین قسمت برخی ازویژگی های فردی که به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده ،ارائه وتوصیف می گردند.
الف) جنسیت :جنسیت افراد برحسب زن یا مرد بودن مشخص گردید. براین اساس مطابق اطلاعات جدول۱-۴ تعداد۱۶۸ نفرحجم نمونه، معادل ۳/۶۷درصد از افراد نمونه مورد بررسی مرد و تعداد۵۵ نفر ، معادل ۷/۳۲ درصد آنها زن بودند.
جدول۱-۴. توزیع فراوانی نمونه تحقیق به تفکیک جنسیت

جنسیت

فراوانی

درصد فراوانی

درصد فراوانی تجمعی

مرد

۱۱۳

۳/۶۷

۳/۶۷

زن

۵۵

۷/۳۲

۱۰۰

جمع

۱۶۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]